ایران در نقشه جهان

گزارش کامل نشست "جهان پساکرونا با تاکید بر روابط ایران وافغانستان"

پنج شنبه چهارم ارديبهشت ماه 1399

 

نویسنده: سرکار خانم نجیبه تاجیک

 

سخنرانی جناب آقای دکترعباس ملکیوبینار جهان پساكرونا با تاکید بر مناسبات ایران و افغانستان

ابتدا موضوع بحث خود را به دسته کلی تقسیم می کنم که عبارت اند از:1.وضعیت جهان معاصر در دوران کرونا چگونه می باشد؟2. وضیعت جهان معاصردر دوران پسا کروناچگونه می باشد؟3. فرصت های همکاری ایران وافغانستان در دوران پساکرونا چگونه می باشد؟

ابتدا سیاست گذاران ابتدا کووید19را جدی نگرفتند اما بعد از اینکه در اسپانیا و ایتالیا مشاهده شد، به این موضوع پی بردند که کووید19کل جهان را با تحولات زیادی روبرو خواهدکرد.

ابتدا به بحران هایی که بشریت با آن روبروست می پردازم، اولین بحران تغییر اقلیم بعضی از تغییرات بازگشت ناپذیر می باشد و دومین بحران رکود اقتصادی می باشد که رشد اقتصادی کم میشود و رکود اقتصادی زیاد می شود به طوری که رئیس صندوق بین المللی پول پیش بینی کرده است که رشد اقتصادی جهان درسال 2020 منفی می شود و ازهمه ی رکود های اقتصادی در سال های 2008 و2009 و 1998 جنوب شرقی آسیا منحنی امیدوارکننده بود اما این رکود اقتصادی 2020 یک منحی امیدوارکننده ندارد به طوری که شاید درسالهای متمادی رشد های اقتصادی پایین وافقی را تجربه خواهیم کرد.

سومین عامل این بحران وضیعت معیشتی مردم می باشد، زیرا همه ی مردم با مشکلات حمل و نقل و مشکلات کار مواجه می باشند و آخرین و مهم ترین بحران، بحران کار میباشد، که شرایط کار و کارگران خیلی سخت شده است.

چهارمین عامل مسئله بیکاری می باشد که شرایط کار و کارگران را سخت کرده است و مسئله نفت مسئله مهم دیگریست که تمام جهان را به خود درگیر کرده است به طوریکه پوتین و ترامپ و بن سلمان باهم توافق کردند، که میزان تولید نفت را کاهش دهند و قیمت نفت افزایش یابد.

عامل دیگر مسئله نابرابری می باشد، که 94 درصد از ثروت جهانی برای کشور های جهان می باشد، درصورتی که فقط 20د درصد از جمعیت جهان را تشکیل می دهند،2 درصد از جمعیت جهان 50 درصد ازثروت جهان را دارند، درصورتی که 80 درصد از جمعیت جهان 6 درصد ثروت جهان را دارا می باشند.

عامل دیگر روابط بین اللملی که در وضعیت پارادوکسیکال قراردارد، به طوری که کشورها دارای حاکمیت مشروع می باشد، ودر کار کشورهای دیگرهم دخالت نکند

عامل دیگر مسئله جهانی شدن می باشد،کرونا از طریق جهانی شدن به صورت سنتی از طریق توریسم وارتباطات جهانی را تغییرداده است.photo_2020-04-11_18-20-47

عامل آخر مسئله همگرایی می باشد که جدایی های ایدئولوژیک ومذهبی را به طور جدی تحت تاثیرقرارداد.

در بحث دوم خود درسطح جهانی کرونا را به یک نظم نوین دعوت می کند،ومن چهار ستون را برای این نظم نوین مطرح می کنم،اولین ستون دموکراسی می باشد،به این معنا که نماینده خود را به پارلمان بفرستم و از این طریق نماینده خود را در جمع سیاستمداران کشورها ببینم و نمایندگان ما فرصت ها را از دست ندهند،وتا حد ممکن برای حفظ امنیت من به معنای منافع ملی درست کار خود را انجام دهند. دومین ستون نظم نوین جهانی عدالت می باشد، به نظر من عدالت نوعی در زندگی تناسبی بین درآمد و معیشت مردم باید وجود داشته باشد، در تئوری مازلو گفته شده است که نیازهای انسان به دو دسته اولیه و ثانویه تقسیم می شود و در نیازهای اولیه مردم باید از خوراک و پوشاک و مسکن برخوردار باشند و بی عدالتی خیلی موضوع مهمی می باشد. سومین ستون نظم نوین جهانی علم و فناوری می باشد که برای همه پیش آمده که نتوانستیم یک نزم افزار را به روز رسانی کنیم و امیدوارم روزی سیاست بین الملل کشورها را الزام به همکاری در این زمینه کند. چهارمین ستون نظم نوین جهانی، باید به سمت اقتصاد مقتصد حرکت کنیم،ما باید درست مصرف کردن و دخالت در جهان هستی را در دوران پس ازکرونا مورد توجه قراردهیم. در ادامه به فرصت های همکاری بین ایران و افغانستان در دوران پساکرونا می پردازم و عوامل مهم تری از کرونا برای همکاری ایران و افغانستان وجود دارد،اما نکته اول کرونا باعث شد که روابط ایران و افغانستان بیشترشود و عامل مهم این است که ما باید به مهاراین ویروس بپردازیم. به نظرمن نکته دوم مسئله بهداشتی افغانستان می باشد که خطرناک ترازوضیعت سیاسی واقتصادی آن می باشد وباعث تشدید بحران های دیگرشود. سومین نکته جمهوری اسلامی ایران باید در حل مسائل افغانستان مشارکت داشته باشد وبرای اینکه روابط ایران وافغانستان خیلی باهم وابسته هستند وبرای ایران راه گریزی وجود ندارد.

چهارمین نکته مرز ایران وافغانستان خیلی مرز مهمی می باشد تجربه نشان می دهد که اگر مشکلات این بخش حل نشود این مشکلات به صورت تحولات ونقشه های قردادی برما نحمیل می شود. نکته پنجم اختلافات دولت افغانستان بین دکتر اشرف غنی ودکتر عبدالله که دارند واین مسائل هم در این اختلافات سهیم هستند، و ایران برای حل این مسئله باید کمک کنند و تجربه نشان داده است که کشورهای منطقه برای حل مشکلات موفق ترند. نکته ششم صلح طالبان با آمریکا می باشد، رابطه ایران و طالبان همیشه معلوم بوده است، اما طالبان دشمن همیشگی آمریکا بوده است. نکته هفتم مذاکرات بین طالبان و دولت افغانستان می باشد،که به هر حال داخل افغانستان می باشد و یک کار مشروع شده می باشد. نکته هشتم همکاری منطقه یی می باشد،باید همه ی کشورهای منطقه به یکدیگر همکاری کنند به ویژه کشورهای ایران وپاکستان وافغانستان باید به صورت مثبت وهمگرا باهم همکاری داشته باشند. نکته نهم مرز ایران و افغانستان می باشد، که در رسانه ها دیدیم که از بسته شدن مرزها صحبت می کنند و همچین امری ممکن نمی باشد،همیشه این مرزباز بوده است به طوری که از ایران به افغانستان همیشه مواد غذایی و برای ایران نیروی انسانی در رفت وآمد بوده است،وبا بسته شدن مرز ایران و افغانستان مشکلات اقتصادی حل نمیشود.

نکته آخرکرونا آمدومی رود،افغانستان وایران وپاکستان سیاست همسایگی را برگزیده اند،وکشورهای ایران وافغانستان برای همکاری با یکدیگر پتانسیل دارند،مثل همکاری دانشگاهی وفرهنگی وسیاسی و... . امیدوارم روشنفکران و فرهنگیان باید همه ی اقشار را در این امر یاری دهند.

 

سخنرانی جناب آقای دکتروحید شالچی

موضوع مورد بحث من چالش نابرابری به وجود آمده در راستای جهانی شدن می باشد، با وجود کوچک شدن جهان، دهکده­ای با ارزش های یکسان شکل نگرفت و این بحران به یک بحران بیولوژیک تبدیل شد، و متاثر از این بحران، بحران اقتصادی و اجتماعی شکل خواهد گرفت. خاص گرایی و دگرگرایی دوگانه ایست که ما در این وضعیت با آن مواجه هستیم، مسئله­ای که در این وضیعت جهان دراماتیک ما با آن روبه روهستیم، نکته مهم که روزانه هزاران نفر کشته می شوند، هیچ عزمی در ساحت رسمی سیاست ایجاد نمی شود و بالعکس به تقویت سیاست های خاص گرایانه می پردازد.

مسئله اساسی به نظر من این است که این ویروس در سطح جهانی همه را گرفتار کرده است، اما پیامدهای آن برای فقرا در زمینه سلامتی، معیشت، اقتصاد می­باشد و نکته مهم دیگر این است که کشورهای خاورمیانه با مسئله نفت روبه روهستند، و این موضوع باعث تشدید نابرابری بین کشورها می باشد. با وجود رکود اقتصادی که در سطح جهان وجود دارد، درکشورهای ثروتمند این امکان وجود دارد، که دولت ها و بنگاه های بزرگ با حمایت از افراد آسیب پذیرمیزان تاثیرات اجتماعی منفی را کنترل و در نهایت به کاهش آن می پردازند، و در کشورهای ایران به دلیل تحریم های ناعادلانه و در افغانستان با مسائل خاص خود مواجه می باشد، ممکن نمی باشد. منطق و قدرت درسرمایه داری درعرصه جهانی فعال می باشد،که ثروت را جمع می کند و منطق که قدرت با آن همراه است و با توجه به آن سیستم سرمایه داری بحران های خود را حل می کند.photo_2020-04-11_18-20-46 (2)

در عرصه سیاست بین الملل ما اگربه آن عمل کنیم و به عرصه منطقه یی بی توجه در سازمان های بین المللی تصمیماتی که پاسخ گو به نیازهای کشورهایی مثل ما نیست، و ما باید به کنشگرهای دیگرعلاوه بر دولت ها که در سیاست قومی نقش پیدا کنند، برای ایران و افغانستان در وضیعت نا برابرثروت و قدرت حاکم بر جهان باید به تقویت نهاد دولت بپردازیم. و به نظرمن ما باید درعرصه جهان مدنی فعال باشیم، و نقش خود را به درستی ایفا کنیم و ما فرهنگیان باید نقش خود را به درستی ایفا کنیم، زیرا تاثیرات آن بلند مدت خواهد بود، زیرا درعرصه سیاست محدودیت هایی وجود دارد که توان حل چالش های ما را در عرصه فقر و عدالت اجتماعی ندارد. ما باید به تقویت حوزه عمومی بپردازیم وحوزه ی عمومی نه به این معنا که در درون چهارچوب یک ملت خاص وجود دارد و به نظر من باید به تاثیر فرهنگ و سیاست بیشتر توجه کنیم. ما در منطقه جنوب آسیا مسئله همگرایی خیلی مهم می باشد، زیرا در این منطقه ثروت زیادی وجود دارد که قسمت کمی از آن به رفاه مردم می شود و مداخلات زیادی از خارج منطقه در منطقه صورت می گیرد، با وجود این سرمایه در این منطقه، منطقه ی برخورداری نمی باشد و همیشه در صف اول اخبار خشونت واعمال تروریستی می باشد.

در ایران و افغانستان نکته مهمی دیگر مسئله تاریخ مشترک می باشند واین تاریخ سریع تبدیل به تصمیمات سیاسی نمی شود، اما بازیادآوری آن ها در حوزه فرهنگ،تعاملات و حوزه عمومی تاثیرخود را درازمدت درحوزه سیاسی واقتصادی خواهد گذاشت. در منطقه خاورمیانه روند همگرایی را توجه نمی کنیم، ما باید به بحران های منطقه که تنها با همگرایی حل می شود، توجه کنیم. همگرایی را لزوما نباید درسطح سیاسی دنبال کرد،بلکه باید به میراث تاریخ مشترک ایران وافغانستان نکته مهمی است که باید به آن توجه کنیم و الگوهای تفسیری نظام های معنایی که ایران وافغانستان به آن نگاه می کنند،شباهت های زیادی با هم دارند وهرگونه مرزگذاری فرهنگی بین این کشورها خیلی مرزهای جعلی خواهد بود. چالش های ایران وافغانستان با بستن مرزها حل نمی شود وایران وافغانستان به گونه های مختلفی اجتماعی وفرهنگی با هم پیوند خورده اند وگسترش مناسبات اقتصادی برای این دو کشور رفاه را فراهم می کند. کشورهای خاورمیانه درگیر مسائل سیاسی تفرقه آمیزی شده ایم که نفعی برای کشورهای خاورمیانه نخواهد داشت. سیاست های تفرقه آمیزبرای کشورهای سرمایه داری چه سودی خواهد داشت، اما  تاریخ نشان داده است که کشورهای منطقه را با بحران های گوناگونی مواجه می کند و ما باید به تقویت معاملات خود برای رویارویی با این بحران ها بپردازیم.

بحران کرونا با وجود تمام مضرات خود توجه ما را به سمت فضای مجازی جلب کرده است و در فضای مجازی خیلی نشست های مفیدی را میتوانیم برگزارکنیم و در دوران پساکرونا باید تعاملات این چنینی را در سطح منطقه و جهانی جدی بگیریم.

بحران کرونا برای بسیاری از کشورها تسلط دولت را برمردم فراهم می آورد، زیرا دارای ابزارهای مناسب می باشند، اما در کشورهایی که ابزار مناسب برای کنترل و مداخله را ندارند، عواقب خاص خود را خواهد داشت، عامل شکل گیری اغتشاش و آشوب هایی که در سطح منطقه هیچ سودی برای رفاه نداشته را تشدید کرد. به نظرمن برخی بحران هایی که برای سایر دولت ها به وجود می آید، دولت هایی که بنابر دلایلی توانمندی در حوزه اقتصادی ندارند و این خطر برای کشورهای خاورمیانه وجود دارد و سازوکارهایی که در نظام سرمایه داری در عرصه جهانی به کارگرفته، در مناطقی تمایل به شکل گیری دولت های قدرتمند وجود ندارد و عرصه منازعه گروه متکثری شوند، جایگاه و منابع خود را در اقتصاد جهانی داشته باشند، حاکمیت ملی مقتدر خود راداشته باشد که تامین کننده منافع مردم باشد و همواره خطری که ما باید به آن توجه زیاد داشته باشیم. نقش جامعه علمی، نقش مفسر می باشد و ما روزگاری قوانین در عرصه سیاست و اخلاق وضع می کردیم و برای چالش هایی که در خاورمیانه با آن روبه روهستیم، برای فهم بهتر از همدیگر باید به هم کمک کنیم و در رسانه های مختلف اگر این تفاهم را گسترش دهند، ممکن مانع آن شوند. ما باید چالش هایی که در حوزه اقتصاد ایران و افغانستان هست، را اقتصاد های بومی منطقه یی که در سطح منطقه یی و محلی از این عرصه استقبال کنیم. اگر تجاروکشاورزان منطقه این مناسبات را در اقتصاد بومی و منطقه یی داشته باشند، کمک به چاش های پساکرونا می باشد.

 

سخنرانی جناب آقای دکتر احمد ارشاد خطیبی

موضوع مورد بحث من درباره جهان پسا کرونا،مسائل سیاسی افغانستان و تاثیر آن بر روابط ایران و افغانستان می باشد. و موضوع مورد بحث خود را به دو بخش کلی تقسیم می کنم که عبارت اند از:1. نظم جهانی و روابط کشورها پس از کرونا چگونه خواهد بود؟ 2. تاثیرمنازعات سیاسی افغانستان، برروابط ایران و افغاتنستان چگونه خواهد بود؟

ویروس کرونا زخم عمیقی بر کشورها وارد کرده است، که به این زودی مداوا نمی شود و ما در مرحله کنترل هستیم و صحبت درباره ی پیامد ویروس کرونا خیلی زود می باشد و در هر صورت اثرات ویروس کرونا بلند مدت می باشد،چندین نسل را فرا خواهد گرفت. این ویروس مهلک موجب تضعیف نظام جهانی خواهد شد و نظام جهانی لیبرال را با چالش های اساسی رو به روخواهد گذاشت، اگر چه این ویروس نسل لیبرال جهانی را از بین نمی برد، اما نظم و سازمان های برآمده از نظم جهانی لیبرال را زیر سوال می برد و اما نظم جهانی کماکان برقرار می باشد. ارزش های کنونی جهان تنزل خواهد یافت، درجهان پسا کرونا ارزش های شرقی تاثیر بیشتری بر جهان خواهد گذاشت،ارزش های شرقی با ارزش های محافظه کاری در غرب سنخیت دارد وارزش های شرقی مسئله مهمی است که باید تقویت شود وتاثیرگذاری آن بیشتر خواهد شد. بعد ویروس کرونا دین گرایی بیشتر خواهد شد، زیرا بعضی از مردم راه مبارزه با این ویروس را دین گرایی و معنویت می دانند، متاسفانه این وضعیت در افغانستان مشاهده می شود. بعد از ویروس کرونا روابط کشورها دچار تغییرات زیادی می شود،زیرا کشورها به مسائل داخلی بیشتر از مسائل خارجی اهمیت می دهند و تصمیمات حکومت ها بازتابی از تحولات داخلی و خارجی خواهد بود. بعد ویروس کرونا کشورها به سمت انزوا طلبی ناسیونالیسم خواهند رفت ونقش ناسیونالیسم ولیبرالیسسم در سیاست دولت ها بیشتر می شود،زیرا با ویروس کرونا مشخص شد که بحث های انترناسیونالیسم کارایی خود را از دست داده اند وبا دشواری بحران رو به رو شده است.

ویروس کرونا در منطقه خاورمیانه وجنوب آسیا نگرانی قومی تشدید خواهد کرد وباعث آسیب جدی به روند جهانی شدن وارد می کند و با تضعیف جهانی شدن اقتدارگرایی در سراسر جهان تقویت می شود. جهانی شدن از شکل گیری حکومت های دیکتاتور جلوگیری می کند و متاسفانه بر شمار دولت های کنترل گر افزوده می شود ودر مناطق آسیایی و آفریقایی طرفدار همچین دولت هایی می باشند.

در بخش دوم بحث خود درباره ی منازعات سیاسی افغانستان می پردازم،منازعات پیچیده می باشد وکه عامل مهم آن درافغانستان میان دولت وگروه های مختلف می باشد که به سه عامل اصلی تقسیم می شوند که عبارت انداز:1. بحث ارزش ها و نهادهای حاکم بر جامعه افغانستان2. منازعه سیاسی در افغانستان حکومت با مسئله تروریسم روبه روست که بحران زیادی را شکل داده است 3. نا برابری وتبعیض اجتماعی که عامل اصلی منازعات سیاسی در افغانستان می باشد.

لیبرال دموکراسی درافغانستان باعث نابرابری می باشد و این نابرابری ها باعث ایجا منازعات سیاسی شده است، که در افغانستان ابعاد گوناگونی دارد و منازعه اصلی در افغانستان انتخابات ریاست جمهوری می باشد که به یک بحران جدی تبدیل شده است، که بر سایر مسائل سیاسی تاثیر گذاشته است و مسئله مهم دیگر ویروس کرونا می باشد، که همچنان پا برجا می باشد. دولت افغانستان تحت فشار می باشد و بحران ویروس کرونا منازعات قومی را بیشتر خواهد شد، دولت در توزیع عادلانه منابع و مواد غذایی با مشکل رو به رو می باشد و افکار عمومی در افغانستان حکومت را ملامت می کنند. منازعه سیاسی درافغانستان بررقابت سیاسی آن با سایر کشورها تاثیر گذاشته است و اگر بحران انتخاباتی ادامه یابد،وبرروابط ایان وافغانستان هم تاثیر خواهد گذاشت.

در نهایت بنده از دولت ایران خواستارم که با ارائه خدمات رایگان به مهاجرین افغان مانع بازگشت آنها به افغانستان شوند، در غیر این صورت مشکلات افغانستان زیاد خواهد شد.

photo_2020-04-11_18-20-46

سخنرانی جناب آقای دکترداود عرفان

موضوع مورد بحث من درباره ی تاثیر ویروس کرونا در جامعه افغانستان می باشد و باید بعضی ازمفاهیم را مثل امنیت و بهداشت را بازتعریف کنیم، زیرا کرونا باید در فضای عمومی بازتعریف شود. افغانستان بحران های فراگیر زیادی داشته است ودرچهل سال گذشته جنگ بوده است،که درزندگی تمام افراد افغانستان به طور یکسان تاثیرنگذاشته است،همچنین نسل جدید افغانستان همچین بحرانی ندیده است،اما نسل های گذشته حملات دیگری از جمله ویروس سرخک ها را تجربه کرده اند،که نسل جدید افغانستان این تجربه را نداشتند و تجربه ی اول بحران فراگیربرای نسل جدید برای افغانستان می باشد وتاثیرگذاری آن برتمام ابعاد زندگی می باشد،ودرعرصه ی عمومی گسترش یافته است. حس همدردی درهرات و در کابل وجود دارد، وبراین اساس شکاف منطقه یی به طور واضحی دیده می شود، و مسئله کرونا برداشت ها وتعامل برداشت دینی کلاسیک و مدرن و فضای مجازی وعمومی افغانستان می باشد. به  نظر علمای کلاسیک که بلاها آزمایش های خدایی می باشد و ترک نماز باعث عصیان در برابر خدا می باشد وامادر بعضی ازمکان ها نمازجماعت با فاصله گذاری برگزار می شود واین موضوع درمبحث دونسل سنتی ومدرن یک تضاد محسوب می شود وهمچنین ماه مبارک رمضان درپیش رو می باشد،که باید به مسائل دینی پرداخته شود.

درافغانستان فیس بوک مهم ترین اپلیکیشن درفضای مجازی که درکمک رسانی به مردم می باشد، بحران کرونا درمسائل سیاسی با دومسئله اساسی مواجه هستیم که عبارت اند از:1. مردم افغانستان توانایی مواجه شدن با کرونا را ندارند،2. دولت هنوز کاری انجام نداده است و مردم دولت را ملامت می کنند. رابطه ی ایران وافغانستان درمورد شیوع کرونا مسائلی را دربرمی گیرد که عبارت انداز:معاون وزارت بهداشت درتلویزیون ایران این را که این ویروس از افغانستان وارد ایران شده است،مردم ودولت افغانستان به این موضوع که این ویروس بحران جهانی می باشد،به این موضوع واکنش ندادند. افغانستان یک نگرش جدید به ایران درسیاست خارجی پیداکرده است، به نظر من هیچ کشوری مثل ایران و افغانستان از اشتراکات فرهنگی و تاریخی و قومی برخوردار نیستند.