ایران در نقشه جهان

گزارش نشست روندها و آینده تحولات در مصر

جمعه پنجم مهر ماه 1392

در ابتدای جلسه جناب آقای دکتر قدیر نصری به عنوان رییس جلسه ضمن خوش آمدگویی به شرکت کننده گان به معرفی میهمانان و رئوس مطالب مورد بحث  شامل: ریشه های فکری تاثیرگذار در این تحولات، روند تحولات و برآیند آن در معادلات سیاسی منطقه پرداختند .
سپس دکتر کیهان برزگر،ریاست محترم پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه،پشت تریبون قرار گرفتند و ضمن خوش آمدگویی به میهمانان و شرکت کنندگان در نشست، با ارائه مقدمه ای از تحولات خاورمیانه و مصر و تاثیر آن بر سیاست خارجی کشورمان و اینکه جدال اصلی در خاورمیانه بین ساختار سنتی با ساختار مدرن است، بیان داشتند که این جلسه در ادامه همکاری با انجمن علوم سیاسی ایران شکل گرفته است و با اشاره به ترکیب سخنرانان که ترکیبی از اعضای هیات علمی و سیاستگذاری اجرایی هستند، به جمع نظرات و آرا حوزه تئوری و عمل و حسن آن در دستیابی به نتیجه ای مفید در این نشست  ابراز امیدواری کردند .

سخنران اول حجت الاسلام دکتر مهدی فرمانیان بودند که در سخنرانی خود را در ارتباط با اندیشه اخوان المسلمین ارائه کردند،در ابتدا ضمن معرفی 4 جریان سلفی موجود در جهان اسلام- که عبارتند از:
1-    جریان سلفی-تکفیری که حدود 50 میلیون وهابی در دنیای اسلام طرفدار دارند.
2-    جریان سلفی دیوبندیه که در شبه قاره هند حضور دارند. این جریان بر خلاف جریان قبلی تکفیری نیست، اما نسبت به شیعیان دیدگاهی افراطی دارند.ایشان به ارتباط فکری سپاه صحابه و طالبان با این جریان اشاره کردند.
3-    جریان سلفی-اخوانی . اخوان المسلمین از نظر فکری سلفی است، اما جریانی سلفی معتدل و تقریبی است و خاستگاه آن در کشور مصر است .ایشان ضمن اشاره به تفکرات حسن البنا(حرکت از سمت قبرها به سمت قصر ها و دیدگاه اسلام سیاسی و حاکمیتی) عنوان کردند جریان اخوان در حال حاضر در 38 کشور شعبه دارد. ایشان افزودند این جریان معتدل اسلامی طی 80 سال اخیر چندین بار از ناحیه ارتش در کشورهای عربی بخصوص در مصر ضربه خورده است.
4-    جریان سلفی – جهادی که القاعده از دل این جریان به وجود آمد.ایشان به تفکرات سید قطب در این رابطه اشاره کردند.
ایشان در ادامه با بیان نقاط افتراق و اشتراکات جریان های فکری مذکور افزودند: اندیشه سیاسی اخوان المسلمین،اندیشه سلفی معتدل است به لحاظ سیاسی(نه فقهی و اعتقادی) بین تفکراسلام سیاسی شیعه که جمهوری اسلامی بر آمده از آن است با اخوان المسلمین نزدیکی وجود دارد. از این منظر، جمهوری اسلامی ایجاد حکومتهای  اسلامی معتدل در خاور میانه را  بهتر از حکومت های سکولار می داند.
سخنران بعدی آقای مجتبی فردوسی پور،رئیس اداره خاورمیانه عربی وزارت خارجه بودند. ایشان سخنان خود را با تقسیم بندی بازیگران صحنه سیاسی مصر به چهار گروه ارتش،اخوان المسلمین،جبهه نجات ملی و جنبش سایبری،آغاز کردند.ایشان در ادامه به فرایند تحولات منتهی به برکناری محمد مرسی پرداختند و در این فرایند، حفظ استقلال ارتش از سوی مرسی را برخلاف دیدگاه اتاق فکر اخوان المسلمین دانستند و افزودند:از لحاظ مذهبی اخوان المسلمین سعی در مصادره انقلاب به نفع خودش بدون توجه به سایر گروه ها کرد. این اقدام در کنار نارضایتی اقتصادی مردم، سیاست های افراطی در خصوص سوریه و تحولات منطقه، عدم توجه جدی به مطالبات معارضین و معترضین داخلی با کمک اقدامات سایبری و فیزیکی معترضین و حمایت ارتش شرایط را برای برکناری مرسی آماده کرد.
از نگاه بازیگران منطقه ای نیز عربستان به دنبال کوتاه کردن طول موج اخوان المسلمین در کشورهای منطقه است،اسرائیل در حوزه امنیت ملی نیز خواهان حاکمیت لیبرال-سکولار در مصر است.
ایشان با اشاره به این موضوع که ارتش و اخوان به عنوان دو بازیگر عمده صحنه داخلی مصر قابل حذف نیستند افزودند: با توجه به اقدام ارتش در پوشش دادن به تحرکات مردمی علیه حاکمیت اخوان، وضعیت موجود شباهت زیادی به کودتا برای دمکراسی دارد. بر این اساس اقدام ارتش چنانچه با تحرک مردمی از مشروعیت لازم برخوردار باشد، چه بسا در روند رو به جلو اخوان نیز با بسیج پیروان خود دست به اقدام متقابل بزند. در صورت بروز چنین وضعیتی مشروعیت اقدام ارتش می تواند زیر سوال قرار گیرد. بر این اساس آنچه را که برای آینده مصر می توان تصور کرد، جمع بین هر یک از دو بازیگر با بازیگر نقش سوم ( جنبش ملی) خواهد بود. همانطور که جریان اخوان  و جنبش ملی در انقلاب 25 ژانویه سقوط مبارک را رقم زد و اقدام ارتش با همسوئی جنبش ملی در 30 ژوئیه منجر به سقوط حکومت اخوان شد. بنا بر این با توجه به این که جمهوری اسلامی ایران اقدام  هر دو رکن بازیگر داخلی در مصر را مشاهده کرده است، لذا به نظر می رسد تجربه جریان سوم در مصر با مواضع ایران  سازگاری و همخوانی بیشتری داشته باشد. البته این رویه در صورتی صادق است که شرایط به سمت ثبات داخلی ،برگزاری انتخابات آزاد و رقابتی و شفاف پیش برود و ارتش قدرت سیاسی را بر اساس اصول دمکراتیک واگذار نماید.
سپس در ادامه نوبت به آقای علی جانباز رایزن فرهنگی ایران در مصر رسید. ایشان در سخنان خود با اشاره به کاهش مقبولیت اخوان المسلمین در ماه های اخیر در جامعه مصر، به طیف مخالفان مرسی که شامل عناصر نظام سابق،قوم گرا ها،صوفی ها،شیعیان، سازمان امنیت مصر، قوه قضائیه، کلیسای قبطی و الازهر بود،اشاره کردند و عامل برکناری مرسی را این دانست که ارتش و سازمان امنیت به عنوان سخت افزار قدرت دست نخورده باقی مانده بودند،در حوزه بازیگران منطقه ای وبین المللی نیز آمریکا به اخوان المسلمین اعتماد نکرد از سوی دیگر سعودی هادر پشت تحولات مصر بودند و تحولات مصر به نوعی کودتای عربستان علیه قطر به عنوان حامی اخوان المسلمین بود. از این منظر به نظر ایشان مدیریت تحولات منطقه دیگر قطری-اخوانی نخواهد بود بلکه عربستانی- وهابی خواهد بود
سخنران آخر آقای حمید رضا اکبری بودند که نگاهی کوتاه و اجمالی به تحولات منطقه، جریانات و بازیگران خارجی موثر در تحولات خاورمیانه داشتند. ایشان با اشاره به نقش ارتش در سیاست و حکومت کشورهای عربی (پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی) عنوان کردند: در کلیه کشورهای استبدادی عربی که از طریق انقلاب-مانند بهار عربی- یا جنگ –مانند اشغال عراق- نظام های سیاسی آنها ازبین رفت ، پتانسیلی که سال ها سرکوب می شد آزاد شد. لذا درگیریهای داخلی و بحران های این کشور ها صرفا عامل خارجی ندارد، بلکه بستر اجتماعی و نقش ارتش در این کشور ها را باید مد نظر قرار داد. از جایگاه منطقه ای نیز تحولات میدان تقسیم ترکیه، تغییر حکومت در قطر و کودتای مصر را باید در طول هم تبیین و تفسیر کرد.ایشان ادامه دادند: هرنوع نزدیکی میان جبهه مقاومت در منطقه به رهبری ایران با جریان اخوانی و ترکیه مصر به ضرر اسرائیل و متحدین غربی و عربی این رژیم است و طی سه سال اخیر دشمنان و رقبای جریان مقاومت که نتوانستند نظام سوریه را ساقط کنند،به دنبال جلوگیری از نزدیکی ایران و مصر و به طور کلی خاورمیانه جدید بودند. از این منظر در تحولات منطقه باید نقش جریان مقاومت و جریان سازش را به عنوان یک جریان سیال و تاثیرگذار در تحولات باید مد نظر قرار داد.
در انتها آقای دکتر قدیر نصری نیز سخنانی در خصوص حکمرانی در کشورهای منطقه خاورمیانه ایراد کردند و با اشاره به پارادایم شناخت روح زمان یا حکمرانی زمان پریشی ، حکمرانی در کشور های عربی خاورمیانه را حکومت هایی دانستند که دموکراسی را صرفا ابزاری برای توجیه اقدامات خود و مشروعیت بخشیدن به آن  می دانند و آن را نوعی دمکراسی بدون دمکرات دانستند که دارای چهار شاخصه می باشد. این شاخصه ها عبارتند از:
-    تعارض با گفتمان مسلط بین المللی
-    اصالت غارت و غنیمت
-    تقدم افراد بر روش ها
-    امنیتی دیدن به جای اجتماعی دیدن
پایان بخش مراسم پرسش و پاسخ حضار و شرکت کنندگان با میهمانان بود.