ایران در نقشه جهان

گزارش نشست منازعات اجتماعی و چشم انداز سیاسی در ایران

چهارشنبه بیست و یکم شهریور ماه 1397

 

 

 

گزارش نشست منازعات اجتماعی و چشم اندازهای سیاسی در ایران

 

نویسنده گزارش: فرشته صائمی

 

پیش همایش دوازدهمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران با عنوان «منازعات اجتماعی و چشم‌اندازهای سیاسی در ایران» روز چهارشنبه 14 شهریورماه 1397 برگزار شد. در این نشست که در یکی از محورهای دوازدهمین همایش سالانه انجمن با عنوان «ایران آینده؛ دشواره‌ها و تصمیمات حیاتی» برگزار شد، دکتر علی کریمی مله، دکتر محمدفاضلی و دکتر ابوالفضل دلاوری سخنرانی کردند.  در ادامه گزارش این نشست را بخوانید...

 

دکتر علی کریمی مله:

اولین سخنران این پیش همایش دکتر علی کریمی مله عضو هیئت علمی دانشگاه مازندران بود. به اعتقاد وی واژه منازعه مقابل واژه وفاق قرار دارد. منازعه تردیدهای جدی نسبت به ارزش‌ها به وجود آمده است. منازعه امری ساختگی است. با توجه به پیچیدگی‎‌های بحث منازعه می‌توان از ابعاد متفاوت در این مورد صحبت کرد.

به باور دکتر دکریمی منازعات اجتماعی با شکاف اجتماعی همبستگی دارد و نحوه شکاف با نحوه نزاع ارتباط دارد. منازعات بر انواع مختلف از جمله سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی قرار دارد و فقر، بیکاری و مشکلاتی از این قبیل می‌توانند سرچشمه منازعات باشند. منازعات ریشه درونی دارند و پدیده ای چندوجهی می‌باشد. از منظر جامعه شناسی احساسات برای شکل گیری یک کنش یک سری احساسات باید در یک چارچوب شکل بگیرد. طبق این رویکرد، در کنش‌های منازعه ای لازم است یک سری کنش‌ها مانند ترس، امید یا نا امیدی و ... شکل بگیرد و آنچه که لازمه شکل گیری منازعه است، خشم و غضب ناشی از نارضایتی است. چنانچه افراد احساس کنند استثمار شدند و یا نادیده گرفته شده اند، خشمگین می شوند و منازعه ای را بوجود می‌آورند. علاوه بر اینها ابتدا می بایست بر ترس فائق آیند و امید به بهبود شرایط یا ناامیدی از بهبود شرایط همگی موثر بر منازعات می‌باشند. اساسً منازعات اجتماعی و مسائل سیاست گذاری عمومی از جنس ماهیت بدخیم می باشند که به سادگی حل نمی شوند. راه حل‌های موجود جهت حل مسائل بدخیم که منازعات یکی از آنها می باشد، راه حل‌های مشارکتی است.

 در منازعات ایران گزاره هایی نظیر نظم اجتماعی، که عبارتند از منازعات محصول نظم اجتماعی و تصمیمات و تدابیرات بشر هستند که در قالب انواع ساختارهای دولتی و غیردولتی اتخاذ شده اند. اینها محصول تدبیر هستند و نه تقدیر که این باعث می شود مسئله پاسخگویی به منازعات بسیار مهم تلقی شود. لذا هیچ سطح از مقامات مبری از پاسخگویی نمی‌باشند. منازعات مرز گریز هستند و دامن همه را در همه جا گرفته‌اند به نحوی که پیروزان هم ناراضی‌اند. منازعات تمام سیستم‌ها را در برگرفته‌اند. وقتی از منازعه و چشم‌انداز آن صحبت می‌کنیم یعنی هنوز به مدیریت و کنترل آن امید داریم. زمانی که در منازعه قرار داریم به این معنی است که کلیه تدابیر بی‌نتیجه بوده‌اند که ما وارد منازعه شده ایم. نارضایتی از زندگی به نحو گسترده‌ای رو به افزایش است. فراگیری نارضایتی منجر به گسترش منازعات می‌شود. نظام گنجایش بازتولید نارضایتی و منازعات را دارد. جامعه ایران در وضعیت طغیان‌گری قرار دارد که ناشی از بی معنی بودن دموکراسی نمایندگی، حاصل شده است.

فشردگی زمان و مکان به ضرر نظام است. منازعه گرچه حاصل رویدادهای شوک‌آور و بی بهره و انباشتی از سیاست‌های نادرست است، اما شکاف دستاورد پررنگ است. دایره شناخت شهروندان عمیق شده است و دستاورد آنها از زندگی کم شده است. در شرایط کنونی منازعه فقط بر محور توزیع منابع مادی و ثروت نیست بلکه به رسمیت شناخته نشدن باعث آن شده است. مرجعیت و شخصیت‌های نمادین را حذف کردیم و لذا دست خود را در استفاده از آنها کوتاه کردیم.

به اعتقاد این استاد دانشگاه، چناچه منازعات کنترل نشود، بسیار پر شدت و شتابان خواهد بود. نظام ظرفیت و منبع کافی برای کاهش منازعات ندارد و نه ثروت و نه سیاست‌های تنبیهی دیگر جواب نمی دهد.. همبستگی‌های اجتماعی از کار افتاده است. منشا منازعات انگیزه، فرهنگ و ساختار می‌باشد که هر سه مورد در ایران وجود دارند که منظور از آنها: انگیزه ناشی از محرومیت ها، فرهنگ ناشکیبا و ساختار جمعیتی جوان و ساخت سیاسی ناکارآمد و جامعه مدنی ضعیف می‌باشد. لذا این منازعات منجر به آن می‌شود که فعلا صحبت از توسعه نشود، چرا که در شرایط کنونی نظام حداکثر تلاش خود را در راستای کنترل منازعات و محکم کردن پایه‌های خود به کار می‌برد.

از نظر عضو هیئت علمی دانشگاه مازندران، اگر بپذیریم در این شرایط گفتگو بسیار موثراست، فهم سیاسیون و افرادی که در کار سیاست می‌باشند با اندیشمندان سیاسی متفاوت است. جهت شکل‌گیری این گفتگو نیاز است از تمامی صاحب نظران و حتی مخالفان استفاده کرد. از لحاظ نهادی می‌بایست ابتدا منازعه تعریف شود، چشم‌اندازهای آتی اجتماعی برای برون رفت از منازعه که راهبرد کمینه سازی بیرونی و بیشینه‌سازی درونی می‌باشد، ترمیم یابد. گشودگی سیاسی حداکثری، تنش زدایی خارجی و گفتگوی داخلی از راه‌حل‌های برون رفت وضعیت فعلی ایران است.

 

دکتر محمد فاضلی:

دومین سخنران این نشست دکتر محمدفاضلی استاد جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی بود. وی تلاش کرد تا با صورتبندی متفاوت از مناقشه، سناریوهای مدنظر خود از آینده مناقشات اجتماعی را بیان کند.

بهتر است به جای استفاده از واژه منازعه از واژه مناقشه استفاده کرد.منازعه به معنای درگیری است اما مناقشه نارضایتی است. مناقشه انواع مختلفی دارد:1- مناقشه جنسی: تقابل زنان با حکومت، مناقشه زنان و مردان( در کسب قدرت و یا حتی در واحد کوچک تر نظیر خانواده و تقسیم کار در خانواده). 2- مناقشه قومی: که مرکز پیرامون است. مرکزی که کلیه امکانات را دارد و پیرامونی که مورد بی توجهی قرار گرفته است. در درون قومیت‌ها نیز تضاد مدرن و سنت وجود دارد. 3- مناقشه فقیر و غنی: رشد اقتصادی اندک در 40 سال گذشته ( متوسط رشد اقتصادی 40 سال 5/2 تا 4 در صد می باشد)، احساس بازماندگی با امکان مقایسه جامعه خود با جوامع سایر کشورها، برنامه های نامتوازن توسعه که نتیجه حکمرانی است، تفاوت نسل‌ها، انگاره‌ها و تفاوت ارزش‌های نسل جدید و در نتیجه آن فاصله ارزشی بین حامان و مدیران با جامعه که به 50-60 سال می رسد، که قابل حل نیست. 4- مناقشه شیعه و سنی که به دلیل کشورهای اطراف به بُعد خارجی کشیده شد. 5- مناقشه سبک زندگی: اقلیت مدرن در برابر اکثریت سنتی.5- و تفاوت ایدئولوژی حاکم با آنچه که در واقعیت وجود دارد.

ترکیب این مناقشات دربرگیرنده این نتایج است: 1- کلیه جریان‌های سیاسی روی شکاف‌های این مناقشات سرمایه‌گذاری می‌کنند. به عنوان مثال احمدی نژاد بر روی شکاف اقتصادی تاکید کرد. 2-  مناقشات سرمایه اجتماعی را فرسایش می دهد. 3- هر اندازه جامعه ای درگیر مناقشات می شود سطح تنش بالا می رود و دغدغه امنیت غلبه پیدا می کند.

به بارو این استاد دانشگاه، در ایران شاهد مناقشات اجتماعی پیچیده‌ای هستیم که باهم ترکیب می شوند، بخش عمده این مناقشات حاصل حکمرانی ناکارآمد است که نتیجه این وضعیت این است که تا زمانی که مسئله کارآمدی حل نشود این مناقشات نیز حل نمی شود. مهم این است که شما به کدام سمت در حرکت می باشید اگر در مسیر رشد باسید آن وقت به جامعه احساس آرامش می‌دهد، اما سیاستمداران ایران تاکید دارند وضعیت فعلی شما و جایی که در آن قرار دارید بهترین جای ممکن می باشد.

به باور فاضلی بدترین سناریو برای ایران آینده حمله خارجی است که چنانچه مناقشات شدید شوند و جامعه مدنی عقلانی رفتار نکند و صاحبان قدرت تن به گفتگو ندهند و اصلاحات را نپذیرند، می تواند منجر به فروپاشی ایران شود. محمد فاضلی در پایان خطاب به مردم و جامعه مدنی اعلام کرد که: پیام من به مردم و جامعه مدنی این است که راهکار بر تاکید دموکراسی توأم با نوسازی تنها راه‌حل است و هر گونه گزینه دیگری اعم از پوپولیستی و یا اقتدارگرا و یا نظامی دردی بر دردهای ما خواهد افزود.

 

دکتر ابوالفضل دلاوری:

سخنران پایانی این نشست دکتر ابوالفضل دلاوری بودند. این عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی به شکاف میان جامعه و دولت اشاره کرد. وی با معرفی مدل دموکراسی رفاه به عنوان مدل مطلوب وضعیت فعلی سخنرانی خود را به پایان رساند.

توجه به سطح سیاسی منازعات، تعارض جامعه و دولت، تعارضاتی که تاکید شده است حدود یک سالی است که در رابطه جامعه و دولت دارد نشان می دهد. صف بندی بزرگتری شکل گرفته که دارد خود را نشان می دهد. بحران های تصوری فرصت های درک شده می باشد که جامعه بحران را می بیند و آنچه که درک می شود بحران است، هر اندازه که دولت وجود بحران را انکار کند اما فرصت های درک شده است و توسط تشدید تنش‌های خارجی و پالتی درک شده است. انتظار یک تغییر در جامعه وجود دارد هر چند که کسی نمی‌داند چه تغییری. به نظر می‌آید فرآیندی که در یکسال اخیر طی شد نمای جدیدی از رابطه دولت و جامعه را نشان می‌دهد.

تیم اقتصادی ضعیف دولت جدید که بر نیروهای بازارگرا تاکید می کند که نتیجه آن می شود این بحران ها. بحران وضعیتی است که نمی شود کاری کرد، همانطور که رییس بانک مرکزی اعلام کرد نمی تواند نقدینگی را کنترل کند.

به اعتقاد این استاد دانشگاه در بُعد سیاسی نیز ناسازگاری‌های نهادی همچنان ادامه دارد. تراکم بحران ها در فاز دی و مرداد ماه آشکارتر سیاسی شد و در کف خیابان دیده شد. این در حالی است که در دی ماه 1396 مسائل بیشتر معیشتی بود. دوگانگی در نحوه برخورد با مناقشات، به این معنی که در دی ماه با وجود آن که سطح اعتراضات گسترده تر بود اما سرکوب وسیع نبود اما در مرداد ماه دقیقا عکس این قضیه بود اعتراضات وسیع نبود اما سرکوب شدید بود. در فاز دوم اعتراضات ( مرداد ماه1397) صاحبان حِرَف و بازاریان نیز وارد می شوند، این نشان می دهد دولت دارد پشتوانه طبقات و اصناف را از دست می‌دهد.

بخش تولید و اقتصادی بسیار نگران کننده است چرا که دولت هیچ تدبیری برای رهایی از این شرایط ندارد، پتانسیل خشونت اعتراض رو به افزایش است و ظرفیت دولت رو به استهلاک است. حرکت به سوی همزبانی حتی در درون خود دولتمردان وجود ندارد. پتانسیل سیاستگذاری در دولت از بین رفته است و انگیزه ای برای کار جدی در دولت مشاهده نمی شود. وضعیت قفل شدگی حاکم است و تنها توازن ترس وضعیت فعلی را نگه داشته است، اما توازن ترس نمی‌تواند وضعیت بحران‌ها را ترمیم کند. در این وضعیت نا امید کننده یک فرصت وجود دارد که امکان بازسازی ساختاری را هم به ما می‌دهد و هم به دولت.

به اعتقاد دلاوری راه حل مسئله به این شکل قابل تحلیل است که دولت در روند اصلاحاتِ حداقلی با اجماع حداقلی تجدیدنظر کند. در صورتی که ایران به اصلاحات گسترده و صریح نیاز دارد و همگی احتیاج به امید دارند که آن مفروضاتی دارد و آن اینکه دولت این تکثر را به رسمیت بشناسد و از سیاست های ایستایی و دستگیری‌ها دست بردارد، حرکت های نوید بخش انجام دهد مانند آزاد کردن زندانیان ساسی، آزادی رسانه ها و...

در نهایت به اعتقاد این استاد علوم سیاسی، مشکل فعلی ایران اقتصاد سیاسی است و استراتژی اصلی دموکراسی رفاه می‌باشد که در آن دولت در حوزه سیاست است و اقتصاد به سمت رفاه پیش می‌رود.

 

بخش پایانی این نشست به پرسش و پاسخ اختصاص داشت که حاضرین در نشست سوالات خود را از سخنرانان پرسیدند.

 








 

گزارش تصویری: فاطمه حسن نژاد، نیلوفر شمس