ایران در نقشه جهان

گزارش جلسه روش شناسی فوکو و مطالعات ایران

پنج شنبه چهاردهم خرداد ماه 1394

 

مدیر علمی نشست دکتر عباس منوچهری عضو هئیت علمی دانشگاه تربیت مدرس و سخنرانان آن دکتر علی صادقی استاد مدعو مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن به همراه دکتر علی اردستانی، عضو هیات علمی دانشگاه سمنان بودند.

 

در ابتدای جلسه دکتر منوچهری مختصری به اندیشه‌های فوکو اشاره کرده و بیان کردند که باید هر اندیشه و نظریه‌ای با تفکر و نگاه انتقادی پذیرفته شود و از همین‌رو است که در این میزگرد سعی داریم نظریان فوکو را در ارتباط با مسائل ایران بررسی کنیم.

 

در ادامه دکتر علی صادقی سخنان خود را با موضوع «گسست‌های نظام حقیقت در تاریخ ایران» ایراد کرد.

 

صادقی اظهار کرد: وقتی به کار اندیشمندان غربی نگاه می کنم، به وضوح می‌بینم که آنها مسائل تاریخی و فرهنگی خود را مورد ارزیابی قرار داده و می‌دهند و دائم این سوال را از خود می‌پرسم که متفکران ما نیز باید از فرهنگ و تاریخ خود پرسش کنند. برای من پرسش‌ها از پاسخ‌ها جالب‌تر است زیرا پاسخ‌ها محقق را به بن‌بست می‌کشانند اما سوالات می‌تواند مبنای تحقیق و بحث باشد.

 

وی با بیان این‌که ما نمی‌توانیم از پاسخ‌های اندیشمندان غربی تقلید کنیم گفت: پرسش‌ها سوال‌برانگیز و جالب‌تر است، ما می توانیم از این پرسش‌ها برای ارزیابی فرهنگ خود استفاده کنیم. وقتی هگل می‌خوانم مایل هستم بدانم هگل چگونه جامعه خود را بررسی کرده است. به‌عنوان مثال ما می ‌توانیم نظرگاه ماکس وبر درباره سنت و کاریزما را در فرهنگ و سیاست خود بررسی کنیم.

 

ایران و گسست نظام حقیقت

 

صادقی افزود: بحث من در اینجا گسست‌های نظام حقیقت با روش فوکو است. فوکو مورخی خاص بوده است. سوالی که این‌جا مطرح می شود این است که می‌توان براساس مطالعات فوکو جامعه ایران را هم مطالعه کرد. وی به گسست نظام حقیقت در ایران اشاره کرد و گفت: گسست نظام حقیقت در ایران در دو دوره قبل و بعد از اسلام بوده است. گسست دوره قبل از اسلام به ظهور و ترویج دین زرتشت بازمی‌گردد. این دین جانشین تمام ادیان غیریکتا‌پرست شد و نظام چندخدایی را سرکوب کرد. گسست دوم نیز بعد از اسلام رخ داد اما این دوره مانند گسست دوره اول نبود و سایر نمودهای بشری ادامه حیات دادند.

 

دکتر اردستانی نیز که عنوان صحبت خود را نقد روش‌شناسی کتاب «دانش، قدرت و مشروعیت» انتخاب کرده بود، گفت: کتاب ««دانش، قدرت و مشروعیت در اسلام» نویسنده در این کتاب، دو طرح الگوی شرق‌شناسی و روش‌‌شناسی سنتی را نقطه عزیمت کار خود قرار داده است.

 

نقد بیرون و درون یک کتاب

 

وی با اشاره به این‌که، کتاب نخستین اثر در حوزه علوم سیاسی است که سعی کرده تا اندیشه فوکو را در آن جای دهد اظهار کرد: قصد دارم در این فرصت کتاب را از منظر روش‌شناسی بررسی کنم. نقد درون و بیرون دو منظری است که می‌توان از دریچه آنها به کتاب نگاه کرد. سوالی که اینجا مطرح می‌شود این است که آیا نویسنده در این کتاب به مبانی روش‌‌شناسی که در ابتدا به آن اشاره کرده است ملتزم بوده است یا خیر؟ که همین سوال مبنای نقد درون است.

 

اردستانی ادامه داد: در نقد از بیرون باید به این موضوع توجه داشت که نتایج کاربست‌هایی که از سوی نویسنده مطرح می‌شود در ورطه عمل چگونه است. کتاب «دانش، قدرت و مشروعیت در اسلام» رساله دکترای دکتر فیرحی است که در تألیف آن تلاش کرده است با کاربست نظریه گفتمان به رابطه قدرت و دانش بپردازد. نکته اساسی که نویسنده در کتاب به آن تاکید می‌کند این است که از نظریه گفتمان اصلاح شده در کتاب خود استفاده کرده است.

 

از شرق‌شناسی تا روش‌‌شناسی سنتی

 

وی با بیان این که اگر مبنا را بر این قرار دهیم که تحلیل کتاب حاضر بر پایه گفتمان اصلاح شده است این سوال مطرح می‌شود که منظور از گفتمان اصلاح شده چیست؟ برای پاسخ به این پرسش باید به دو الگوی شرق‌شناسی و روش‌شناسی سنتی که نویسنده آنها را  نقطه عزیمت تألیف خود قرار داه است اشاره کنم. به زعم نویسنده کتاب، این دو الگو به واسطه سبقه ایدئولوژیک، ماهیت دانش سده میانه را بازگو می‌کنند. فیرحی، به‌عنوان نویسنده کتاب «دانش، قدرت و مشروعیت در اسلام» اعتقاد دارد، روش شرق‌شناسی نقد درون نیست بلکه موضوعی است که از غرب به سنت اسلامی تحمیل شده است.

 

اردستانی در ادامه میزگرد «روش‌شناسی فوکو و مطالعات ایران» اظهار کرد: نویسنده در بخشی از کتاب روش‌شناسی سنتی را نیز نقد کرده است و اعتقاد دارد براساس روش‌شناسی سنتی، آرمان ما در گذشته که زمان عامل تزلزل آن است، قرار گرفته و نباید برای احیای آن مجبور به عقب گرد شویم. این منتقد ادامه داد: از منظر نویسنده این کتاب، گذشته‌گرایی و تمایل به یگانگی با دین، مهمترین ویژگی‌های روش‌‌شناسی سنتی است که هیچ‌گاه فهم سنتی به بررسی تاریخ اندیشه سیاسی نپرداخته است.

 

اردستانی با اشاره به رویکرد انتقادی و نظریه گفتمان مولف، در این کتاب اظهار کرد: از نظر مولف، تحلیل انتقادی گامی برای فهم سنت و مقدمه فهم علمی (غیرایدئولوژیک) نصوص دینی است، در حالی که امکان معرفت غیرایدئولوژیک نیست.

 

در انتهای جلسه دکتر عباس منوچهری به تکمیل بیانات هر دو سخنران پرداخته و جلسه با پرسش و پاسخ حاضران اتمام یافت.