ایران در نقشه جهان

گزارش همایش ایران و میرات هاشمی ف تاملی آکادمیک بر کارنامه سیاسی آیت الله

جمعه هشتم بهمن ماه 1395

 

 

 

 

 

انجمن علوم سیاسی ایران با همکاری انجمن مطالعات صلح و خانه اندیشمندان علوم انسانی با هدف نقد و بررسی خط مشی و کارنامه سیاسی آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی نشستی علمی و دانشگاهی را در خانه اندیشمندان علوم انسانی تهران برگزار کرد. این همایش در 2 بخش بررسی سیاست های داخلی و خارجی آیت الله هاشمی برگزار شد.

جناب آقای دکتر امیر هوشنگ میر کوشش دبیر این همایش و عضو هیئت مدیره انجمن علوم سیاسی ایران در سخنرانی مقدماتی ضمن گرامیداشت یاد و خاطره آیت الله هاشمی رفسنجانی و نیز تسلیت به مناسبت شهادت آتش نشانان حادثه پلاسکو بر این موضوع تاکید داشتند که همایش امروز نه صرفا تجلیل و بزرگداشت زنده یاد آیت الله هاشمی رفسنجانی بلکه با هدف تامل و بررسی علمی عملکرد ایشان در طول سال های حیات سیاسی شان برگزار گردیده است.


 

در ابتدای این نشست به ریاست دکتر عبدالامیر نبوی رئیس هیئت مدیره انجمن علوم سیاسی ایران، کیومرث اشتریان با طرح چند تئوری رویکرد‌ هاشمی در سیاستگذاری عمومی را بررسی کرد و گفت: عقلانیت یکی از مهم‌ترین تئوری‌هایی است که‌ هاشمی را می‌توان با آن تحلیل کرد. رفتارهای او در حوزه سیاستگذاری عمومی و سیاستگذاری خارجی بخوبی نشان دهنده این موضوع است. وی با اشاره به ضرورت درک تجربیات‌ هاشمی رفسنجانی در سیاستگذاری عمومی کشور گفت: کسی که درگیر کار اجرا است، در سیاستگذاری‌ عمومی خود عملاً به سمت امتیاز دادن به گروه‌های اجتماعی و یا محروم کردن آنها از امتیازات خاصی می‌رود و عملاً با تکثری از منافع و هنجارها مواجه است که همین‌ها زمینه پراگماتیست شدن این آدم‌ها و نهایتاً تغییر آنها را ایجاد می‌کند و‌ هاشمی رفسنجانی هم در همین مسیر سیاست‌ورزی پراگماتیستی دچار تغییراتی عمده شد.


شخصیت بزرگ و اشتباهات بزرگ


در بخش دیگری از این برنامه حسین راغفر موضوعی را تحت عنوان دستاوردها و میراث اقتصادی‌ هاشمی طرح کرد و گفت:‌ هاشمی بزرگ‌ترین شخصیت سیاسی اقتصادی ایران بود که از اشتباهات نیز مصون نبود. شخصیت‌های بزرگ وقتی اشتباه می‌کنند، اشتباهات‌شان هم بزرگ می‌شود. وی ادامه داد:‌ هاشمی سیاستمداری بود که در تعیین رهبری، در تغییر قانون اساسی، تغییر ایدئولوژی، مدیریت جنگ، روحیه‌بخشی به مردم در جنگ، اعتدال‌بخشی به جامعه و جهت‌گیری‌های نوین اقتصادی نقش بسزایی داشت. وی با بررسی کارنامه عملکرد‌ هاشمی رفسنجانی در سه دوره جنگ، دوران سازندگی و بعد از دهه 80 تأکید کرد:‌ هاشمی رفسنجانی در دهه پایانی عمر خود بسیاری از سیاست‌های خود را شکست خورده یافت و در این شرایط هواداران دیروز وی که هوادار سیاست تعدیل اقتصادی هم بودند وی را تنها گذاشتند، اما‌ هاشمی با بلندنظری خود که از دوران جنگ داشت، توانست به بازسازی وجهه عمومی خود بپردازد.


هاشمی در توسعه کشور با امیرکبیر همنوایی کرده است


هادی خانیکی نیز در سخنان خود با اشاره به نزدیکی اندیشه‌های‌ هاشمی رفسنجانی و امیرکبیر و نسبت بین آنها گفت:‌ هاشمی رفسنجانی به لحاظ تبارشناسی امیرکبیر را در امتداد آزادیخواهان بزرگ دنیا مانند گاندی می‌داند.‌ هاشمی قائل است که امیرکبیر درک درستی از استعمار و استبداد داشته و او را دارای برنامه می‌داند. او همچنین معتقد است که امیرکبیر فقر را محل اصلی رشد استعمار می‌داند. وی در ادامه بیان کرد:‌ هاشمی تصریح می‌کند که امیرکبیر در زمانه خودش به ضرورت وجود متخصصان در کشور پی برده است و از همین روست که دارالفنون را تأسیس می‌کند. از نظر‌ هاشمی، امیرکبیر به مستشاران خارجی اعتقاد نداشت و به جای اینکه از خارج کارشناس وارد کند، استاد می‌آورد تا خود ایرانی‌ها را به یک کارشناس تبدیل کند. در همین راستا امیرکبیر معادن را هم به دست متخصصان داخلی داد و به منابع داخلی به جای منابع خارجی تکیه کرد. این استاد دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه‌ هاشمی عرصه سیاست مدرن را درک کرده بود، گفت: در عرصه سیاست مدرن موضوعاتی برای مطالعه پیش می‌آید. به نظر می‌آید که میان دین و آزادی، میان منافع ملی و فردی و امثال آن در وهله اول ناسازگاری وجود دارد اما در ادامه در می‌یابیم که با تلاش این منازعات در یک چارچوب فلسفی و نظری حل خواهد شد. خانیکی ادامه داد: وقتی کشور ما درگیر چنین مسائلی شد‌ هاشمی به راه‌حل‌های قاطع نظری رسید و برای این اندیشه دست به مسامحه زد. اول دست به مسامحه درون حکومت و جناح‌های سیاسی می‌زد و در وهله بعدی با توجه به رابطه‌ای که با جامعه داشت این مسامحه را در جامعه ایجاد می‌کرد.


آشتی ملی؛ میراث‌ هاشمی


در بخش دیگری از این نشست مجتبی مقصودی، میراث‌ هاشمی؛ مسامحه سیاسی و آشتی ملی را به عنوان موضوع بحث خود مطرح کرد. وی مصالحه ملی را یکی از اصل‌ترین سیاست‌های‌ هاشمی رفسنجانی در تمام مدت حضورش در قدرت دانست و درباره دلایل این رویکرد به مواردی نظیر جایگاه نهادی‌ هاشمی رفسنجانی در سال‌های بعد از انقلاب، رویکرد آینده‌نگرانه وی برای کشور و اهمیت داشتن قضاوت تاریخ برای‌ هاشمی رفسنجانی، منش و کنش واقع‌گرایانه و عمل‌گرایانه‌ هاشمی و نهایتاً تلاش وی برای گسترش انقلاب از مسیر مصالحه سیاسی و آشتی ملی اشاره کرد. وی همچنین تصریح کرد:‌ هاشمی از سال 68 مظهر سیاستمداری، عملگرا بودن و همچنین واقع‌گرا بودن بود. 17 روز از فوت آیت‌الله می‌گذرد و تشییع پیکر او بعد از تشییع پیکر امام خمینی(ره) دومین تشییع پیکر پرجمعیت کشور بود که طیف‌های گسترده سیاسی و اجتماعی در آن حضور یافته بودند.


 

میراث هاشمی در سیاست خارجی 

در بررسی سیاست خارجی آیت الله، تحلیلگران و استادان برجسته ای مشارکت داشتند. در این بخش «محمدرضا دهشیری»، «داود هرمیداس باوند»، «امیرمحمد حاجی یوسفی» و «سیدجلال دهقانی فیروزآبادی» به ارزیابی علمی از گوشه هایی رویکردهای آیت الله رفسنجانی در حوزه سیاست خارجی پرداختند. 


رویکردهای تحول از منطقه گرایی سنتی تا نوین


محمد رضا دهشیری مدرس دانشکده روابط بین الملل وزارت امور خارجه نخستین سخنران این نشست بود. وی تحلیلش را با عنوان«جایگاه منطقه گرایی در سیاست خارجی در دیدگاه ایت الله رفسنجانی» ارائه کرد.
دهشیری با بیان اینکه دست اندرکاران سیاست خارجی کشورها، با توجه به شرایط، منطقه گرایی یا فرامنطقه گرایی را در دستور کار خود قرار می دهند، در زمینه دیدگاه آیت الله هاشمی به این موضوع اظهار کرد: دیدگاه وی در این مورد در سیر زمان متحول شد. مرحوم هاشمی در ابتدا به «منطقه گرایی» معتقد بود، سپس به «نومنطقه گرایی» و بعد از آن هم «میان منطقه گرایی» را در مورد تاکید قرار داد.


این استاد روابط بین الملل در مورد ویژگی های دوره نخست گفت: وی در دوره ریاست جمهوری با توجه به شرایط کشور، پایان جنگ، فروپاشی شوروی، پایان جنگ سرد و دیگر مولفه ها به استفاده از مزیت نسبی ایران در غرب آسیا تاکید داشت. در همین پیوند وی تلاش کرد تا پیوندهای راهبردی را بر پایه اشتراکات با همسایگان شمالی و جنوبی کشور برقرار سازد. تنش زدایی با کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی و تقویت روابط اقتصادی با کشورهای آسیای میانه در همین راستا بود.
دهشیری در تحلیل دوره های بعدی در دیدگاه آیت الله هاشمی به سیاست خارجی افزود: پس از مدتی وی علاوه بر منطقه گرایی به ارتقای روابط با دیگر بخش های جهان همچون اروپا علاقه مند شد و برای جلب سرمایه خارجی و مشارکت فعال در سازمان های بین المللی تلاش کرد. در رویکرد سوم نیز مرحوم هاشمی تلاش کرد تا همکاری نهادی با دیگر مناطق را گسترش دهد، به همین منظور همکاری «اکو» در غرب آسیا را با «سارک» در شرق آسیا گسترش داد. هدف از این رویکرد گسترش نفوذ در منطقه اقیانوس هند برای تقویت روابط و تعامل خارجی بود.

 

مصالحه گرایی همراه با اعتدال


هرمیداس باوند سخنران بعدی این نشست بود که به بیان برخی خاطرات از نقش آفرینی های آیت الله هاشمی رفسنجانی در حوزه سیاست خارجی ایران پرداخت. وی در ابتدای سخنانش گفت: همه چیز در حال تغییر است و انسان ها نیز در این رهگذر دچار تعدیل در بینش های اولیه خود می شوند تا گذشته را در افق جدیدی جبران کنند.


این دیپلمات پیشین در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه مرحوم هاشمی رفسنجانی از آغاز انقلاب در سیاست خارجی ایران تاثیر گذار بود افزود: وی در بسیاری از لحظه های حساس در تصمیم گیری های مهم کشور نقش برجسته ای داشت که یکی از این موقعیت ها قبول قطعنامه 598 بود؛ اگرچه می توانستیم این قطعنامه را قبل از آن و پس از فتح «فاو» بپذیریم.
باوند در ادامه افزود: نقش آفرینی های هاشمی رفسنجانی در سیاست خارجی باعث شد که باوجود حمایت کشورهای عربی از صدام در طول جنگ با ایران، اما سرانجام روابط ایران با کشورهای عربی رو به بهبود نهاد. یکی از مهمترین سیاست هایی که وی در این چارچوب اتخاذ کرد بی طرفی در موضوع حمله عراق به کویت بود. پس از آنکه در دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی کشور از فضای جنگی خارج شد، وی در جهت ارتقای اقتصاد، سیاست خارجی را به سوی تعامل بین المللی حرکت داد. در همین دوره دریچه های تجارت با جهان را با نام «مناطق آزاد» ایجاد کرد و سیاست هایی را برای جلب سرمایه گذاری خارجی به اجرا در آورد.
وی نیز فروپاشی شوروی و تلاش برای افزایش نفوذ تمدنی ایران در آسیای میانه و قفقاز را از دیگر رخدادها و سیاست های مثبت مرحوم هاشمی دانست. باوند بر این باور است که هاشمی با خط مشی میانه رو، مصالحه جویانه و تعامل گرا همکاری با کشورهای جهان را دنبال می کرد.

 سیاستمداری واقعگرا، مصلحت محور وعملگرا


سومین سخنرانی که به تحلیل سیاست خارجی آیت الله هاشمی رفسنجانی پرداخت، امیرمحمد حاجی یوسفی بود که موضوع سخنان خود را «عمل گرایی در سیاست خارجی آیت الله هاشمی» عنوان کرد. استاد دانشگاه شهید بهشتی تهران با ارائه تعریفی از ادبیات موجود در رویکرد سیاست خارجی کشورمان یکی از چالش های این حوزه را نبود مطالعه و نوآوری در سیاست خارجی دانست و افزود: از جمله مشکلات سیاست خارجی اجرای سیاست ها بوده است. ما در مورد اهداف و مبانی سیاست خارجی چندان اختلافی نداریم اما در زمینه اجرا و ابزارهای تحقق هدف ها اختلاف نظر داریم. وی تاکید کرد: وقتی عملگرایی آقای هاشمی سخن می گوییم منظور استفاده از ابزارها و تکنیک های گوناگون برای رسیدن به هدف است. آقای هاشمی در زمینه خلاقیت و سیاست ورزی نمونه درخشانی بود که می توانست با شیوه ها و ابزارهای گوناگون به هدف برسد .وی گفت: مرحوم هاشمی توانست چند تغییر را در روندهای سیاست خارجی ایران ایجاد کند. تاثیرگذاری ملاحظات داخلی بر سیاست خارجی، توجه به توانایی های داخلی در کنار داشتن رویکرد مصلحت محور و منفعت محور در سیاست خارجی از جمله آن ها بود؛ همچنین تلاش کرد با رویه تعاملی، ایران را از انزوا خارج کند.
این استاد دانشگاه سپس ویژگی های سیاست خارجی دوره ریاست جمهوری هاشمی را این گونه برشمرد: سیاست خارجی وی راهبردی بود، منافع ملی را در نظر داشت، برای پایان سیاست ها برنامه داشت، قادر به تشکیل ائتلاف بود و باتوجه به شرایط در ابزارها تغییر ایجاد می کرد. همچنین وی تعامل گرا و برای جذب حمایت داخلی، کوشا بود. سرانجام اینکه وی سیاستمداری واقعگرا، عملگرا و مصلحت محور بود.


 


پدر سیاست خارجی اعتدال گرا و توسعه محور


دهقانی فیروزآبادی استاد روابط بین الملل در دانشگاه علامه طباطبایی محور سخنرانی خود را «توسعه گرایی در سیاست خارجی» نام نهاد و ابتدا به مفهوم توسعه گرایی در دولت هاشمی پرداخت .این استاد دانشگاه گفت: سیاست خارجی توسعه گرای هاشمی به مفهوم پیگیری توسعه و رفاه اقتصادی برای تامین سایر اهداف بود. در این چارچوب توسعه اقتصادی در سیاست خارجی اولویت پیدا کرد.
این صاحب نظر در روابط بین الملل در مورد علت بروز این دیدگاه اظهار کرد: حاکمیت گفتمان واقع گرایی در سیاست خارجی و پایان جنگ از مولفه های مهم در شکل گیری این نوع نگاه بود اما شخصیت هاشمی از جمله دلایل مهم در اتخاذ آن بود. وی شخصیتی توسعه گرا و اقتصادی داشت. عملگرایی وی هم موجب می شد تا آرمان و واقعیت را با یکدیگر سازگار کند.


وی با تاکید بر ویژگی اعتدالی و تعاملگرای هاشمی تاکید کرد: آیت الله هاشمی پدر سیاست خارجی اعتدال گرا و توسعه گرا است. دولت یازدهم نیز ترجمانی از سیاست خارجی هاشمی را از نظر اهداف و کارگزاران دنبال می کند. دهقانی فیروزآبادی پیامدها و آثار گوناگونی را از سیاست های توسعه محور هاشمی برشمرد که یکی از مهمترین آن ها خروج سیاست خارجی ایران از امنیت محوری مطلق به سوی سیاست خارجی توسعه گرای نسبی بود. وی مهمترین دستاوردهای آیت الله هاشمی را ایجاد جایگاهی در خور برای ایران در سیاست خارجی کشورهای عربی و تاکید بر توسعه گرایی در سیاست خارجی ایران دانست

 

منابع گزارش: سایت ایرنا، روزنامه ایران، جناب آقای رامتین رضایی