ایران در نقشه جهان

فارماکونِ روشنفکری در اندیشه سیاسی معاصر ایران

پنج شنبه دوازدهم اسفند ماه 1395

 

 

فارماکونِ روشنفکری در اندیشه سیاسی معاصر ایران

رضا نصیری حامد[1]

دریدا در خوانشی ساختارشکنانه و یا به تعبیری بن فکنانه از مفهوم فارماکون در نزد افلاطون، به معانی متضاد و گوناگون مندرج در این اصطلاح اشاره می نماید. فارماکون از نظر دریدا، دربردارنده وجوه متضادی اعم از زهر، نوشدارو و نیز حیوانی که قربانی می شود، است. اشاره به ابعاد متنوع و متکثر این اصطلاح گامی است در راستای فراتر رفتن از دوگانگی های برساخته در عرصه تفکر که همواره بخشی را بر دیگری ترجیح و برتری داده است؛ امری که ساختارشکنی درصدد نفی آن است. نوشتار حاضر با بهره گیری از دیدگاه دریدا بر آن است که روشنفکری معاصر ایرانی در عرصه تأملاتش در حوزه امر سیاسی را مورد تأمل قرار دهد. به نظر می رسد دوگانگی ها و قطب بندی های متضاد برآمده از شرایط زیست سیاسی ایرانی در دوران کنونی، اقتضای جمعِ بین عناصر مختلف و گاه حتی متضادی را داشته است که تحلیل آنها با برخی از تحلیل های انتخاب این و رد آن دیگری چندان سازگاری نداشته و تبیین مناسبی ارائه نمی کند. توجه به جنبه های متضادی همچون نگاه پروسه ای به اصلاح و تغییر در جامعه و یا نگاه پروژه ای مبتنی بر کنترل آن، تمرکز بر اصلاح سیاسی و یا اجتماعی، بودن و مشارکت در حوزه قدرت رسمی سیاسی و یا حضور در عرصه عمومی، ارائه روایت حقیقت محور و یا تکیه بر بعد پراگماتیستی و امیدبخش و ... در زمره مباحثی است که در تحلیل همدلانه روشنفکری سیاسی ایران معاصر می توان مورد ارزیابی قرار داد. این پژوهش نه روشنفکری معاصر را بسان قدیسانی غیر قابل نقد بالا می برد و نه به تخطئه ایشان و اندیشه شان می پردازد.  برعکس تلاش نوشتار بر فهم چرایی شکل گیری چنین پدیده ذوابعادی در دوران معاصر است. از مهم ترین مفروضات چنین رویکردی هم با توجه به دیدگاه ساختار شکنانه دریدایی و نیز محتوای بحث روشنفکری آن است که مقوله روشنفکری و آراء ایشان در رابطه با امر سیاسی را بیش از هر چیز باید در بطن شرایط و موقعیت متضاد و چندوجهی ایران معاصر مورد توجه قرار داد و از این رو چه بسا دیدگاه های روشنفکران در ایران معاصر نیز آمیخته ای از زهر و پادزهری باشد که فارماکون برای بیان آن گویا باشد.

 

واژگان کلیدی: روشنفکری، سیاست، فارماکون، ژاک دریدا، افلاطون

[1]. هیئت علی موسسه تاریخ و فرهنگ ایران، دانشگاه تبریز