ایران در نقشه جهان

تاریخ نگاری اندیشه سیاسی در ایران معاصر: نگرشی آسیب شناسانه

جمعه سیزدهم اسفند ماه 1395

 

 

تاریخ نگاری اندیشه سیاسی در ایران معاصر: نگرشی آسیب شناسانه

احمد بستانی[1]

تاریخ نگاری اندیشه سیاسی در ایران پیشینه درازی ندارد و تنها در چند دهه اخیر به مثابه یک حوزه مطالعاتی مطرح شده و در بین اهالی اندیشه مقبولیت یافته است. در سال های اخیر آثار متعددی درباره تاریخ اندیشه سیاسی (اعم از غربی و اسلامی) و هم چنین روش شناسی تاریخ نگاری اندیشه به زبان فارسی تالیف و یا ترجمه شده است به گونه ای که به جرات میتوان گفت بخش اعظم آثاری که در حوزه اندیشه سیاسی تالیف یا ترجمه شده اند عموما به حوزه تاریخ نگاری اندیشه سیاسی تعلق دارند.  با این وجود به نظر می رسد در این حوزه ما با مشکلات جدی مواجه ایم و این گرایش روزافزون به تاریخ نگاری اندیشه مستلزم نگرشی انتقادی و  آسیب شناسانه است.

هدف از این مقاله مطالعه و بررسی آسیب شناسانه تاریخ نگاری اندیشه سیاسی در ایران اعم از آموزش دانشگاهی و پژوهش در مراکز علمی است. بدین سان پرسش اساسی برای نگارنده چنین است که مهم ترین موانع بر سر تاریخ نگاری اندیشه سیاسی در ایران کدام اند؟ نگارنده دو نوع موانع را از یکدیگر تفکیک کرده است: نخست موانع مربوط به نظام دانشگاهی و پژوهشی کشور در گسترده ترین معنای آن و دوم موانع معرفت شناسانه و مبانی فلسفی حاکم بر نوشته های مهم این حوزه. از میان دسته اول میتوان به غلبه نگرش تخصص گرا، تسلط نگرش مادی و پوزیتیویستی، فقدان نگرش تاریخ مند، ماهیت مبهم و کشکولی رشته علوم سیاسی و درنهایت سیاست زدایی از تاریخ اشاره کرد. مهم ترین موانع معرفتی نیز عبارتند از بی توجهی به تاریخ نگاری به مثابه حوزه دانش، کژتاب

ی مفهوم واقعیت، فقدان نسبت عمل و نظر، غلبه ایدئولوژی بر تاریخ نگاری  و بی توجهی به چرخش زبانی و چرخش پست متافیزیک اشاره کرد.

 

واژگان کلیدی: تاریخ نگاری اندیشه، روش شناسی، فلسفه سیاسی، سیاست زدایی. تاریخ زدایی.

 

 

[1]. استادیار علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی