ایران در نقشه جهان

گزارش روز ششم مدرسه بهاره انجمن علوم سیاسی ایران

يکشنبه بیست و سوم خرداد ماه 1400

گزارش روز ششم مدرسه بهاره انجمن علوم سیاسی ایران «چشم انداز توازن قوا در آسیا در دهه 2020»

موازنه نرم، راهی برای قدرت های کوچک منطقه ای

سومین روز مدرسه بهاره مشترک دانشگاه علامه طباطبائی و انجمن علوم سیاسی ایران، به تبیین نگرش و دیدگاه کشورeee پاکستان نسبت به وضعیت توازن قوا در منطقه جنوب آسیا پرداخت. سخنران این نشست خانم دکتر ارشی سلیم هاشمی، استاد دانشگاه دفاع ملی پاکستان بودند. محور سخنان خانم دکتر هاشمی بر اهمیت موازنه قدرت نرم در کشورهای جنوب آسیا متمرکز بود. ایشان ضمن ارائه تعریف و تبیین تفاوت های موازنه نرم و موازنه سخت، این راهبرد را بهترین گزینه پیش روی قدرت های کوچک و متوسط منطقه ای برای خروج از بن بستی دانستند که قدرت های بزرگ همچون روسیه، چین و آمریکا در این منطقه ایجاد کرده اند. موازنه قدرت نرم، که نخستین بار توسط آقای تی وی پائول در کتابی تحت عنوان «محدود کردن قدرت های بزرگ: موازنه نرم از امپراطوری ها تا عرصه جهانی»، مطرح شد بر این استدلال تاکید دارد که نهادهای بین المللی، صف بندی های غیررسمی و ابزارهای اقتصادی می توانند مانع رفتارهای تهدیدآمیز قدرت های بزرگ و کنشگران مسلط نظام بین الملل شده و قدرت آنها را محدود سازند. از نظر خانم دکتر ارشی سلیم هاشمی، نظم بین المللی معاصر ایجاب می کند که دولت ها به جای موازنه سخت در برابر کشورهای قدرتمند، به موازنه تهدید روی بیاورند.Shot 0024

از دیدگاه این پژوهشگر ارشد پاکستانی، چین به عنوان قدرت بزرگ و موثر منطقه جنوب آسیا نیز بیش از هر راهبرد دیگری، موازنه نرم بر پایه راهبرد نامتقارن را دنبال می کند. اگرچه توان مادی و نظامی این کشور ظرفیت خوبی برای دنبال کردن اهداف اقتصادی با ابزارهای دیپلماتیک به این کشور می دهد، اما چین هرگز خود را به موازنه سخت در برابر آمریکا محدود نکرده است. راهبردهای چین در منطقه جنوب آسیا راهبردهای نظامی نیستند، حتی اگر اهداف بلند مدت نظامی داشته باشند. دکتر ارشی سلیم هاشمی ضمن اذعان به اهمیت موازنه های سخت چین در موقعیت های مشخص و محدود، تاکید داشتند که رشد و ظهور این کشور به عنوان قدرت منطقه ای و جهانی از مسیر راهبردهای نامتقارن و با حضور قدرتمند در عرصه تجارت جهانی بر محور وابستگی متقابل میسر شده است. موازنه نرم چین، امنیت منطقه ای مناسبی را در اوراسیا ایجاد کرده و تهدیدهایی را که از سوی شرق به این منطقه وارد می شود، کاهش داده است.

از نظر استاد پاکستانی مدرسه بهاره انجمن علوم سیاسی ایران، به طور کلی دو عامل بر بازتعریف توازن قوا در آسیا اثرگذارند: صعود چین به جایگاه رهبر اقتصادی منطقه و همکاری های فزاینده میان هند و ایالات متحده. ایشان در ادامه صحبت خود یادآور شدند که آمریکا در سالهای اخیر به تدریج از سیاست های جهانی شدن خود فاصله گرفته است و سکوت در برابر مسائل مرتبط با حقوق بشر در منطقه جنوب آسیا و همچنین خروج از پیمان ها و معاهدات اخلاقی همچون برجام از نمونه های این تغییر هستند. به نظر خانم دکتر ارشی، رویگردانی آمریکا از دنبال کردن سیاست های جهانی شدن، عرصه را برای موازنه نرم چین فراهم کرده است. ایشان درباره ترتیبات موازنه قوا در منطقه جنوب آسیا از نگاه پاکستان، بیش از هر چیز بر اهمیت رابطه هند با ایالات متحده آمریکا تاکید کردند. موازنه قوا در منطقه جنوب آسیا از دیدگاه استاد دانشگاه دفاع ملی پاکستان، با موازنه قدرت میان اتحاد پاکستان و چین در یک سو و ایالات متحده آمریکا و هند در سوی دیگر قابل درک است. به طور کلی رقابت میان پاکستان و هند در منطقه جنوب آسیا، یکی از فاکتورهای مهم برای فهم پویایی های قدرت در این منطقه است که خود را به خوبی در بحران افغانستان نیز نشان میدهد. از نظر خانم دکتر ارشی سلیم هاشمی، همکاری های استراتژیک هند و آمریکا که منجر به توسعه نفوذ هند در افغانستان شده، به بی ثباتی بیشتر این کشور دامن می زند و در نقطه مقابل، منافع اقتصادی چین در افغانستان می تواند راهی برای توسعه اقتصادی و خروج این کشور از بحران باشد.Shot 0032

ایشان در جمع بندی سخنان خود ابزارهای موازنه نرم از جمله سیاست الحاق سازی (Bandwagoning) و کاهش خطر و پوشش ریسک (Hedging) در کنار تاکید بر چندجانبه گرایی و ابزارهای اقتصادی را بهترین فرصت برای قدرت های کوچک و متوسط منطقه جنوب آسیا برای فائق آمدن بر محدودیت های ساختاری در این منطقه دانستند. دکتر هاشمی در پایان این نشست که با هدایت آقای دکتر مسعود موسوی شفائی، استاد دانشگاه تربیت مدرس برگزار می شد، به پرسش های مشارکت کنندگان در زمینه سیاست های پاکستان در قبال مسایل افغانستان و آسیای مرکزی و روابط پاکستان با ایران و کشورهای عرب منطقه پاسخ دادند.