گزارش روز دهم مدرسه بهاره انجمن علوم سیاسی ایران «چشم انداز توازن قوا در آسیا در دهه 2020»
دهمین روز مدرسه بهاره مشترک دانشگاه علامه طباطبائی و انجمن علوم سیاسی ایران به تبیین وضعیت توازن قوا در آسیا از منظر کشور لبنان اختصاص یافت. سخنران این نشست آقای دکتر کمیل حبیب، از اساتید دانشگاه ملی لبنان بودند. ایشان صحبت خود را با تعریف دیدگاه مورگنتا از توازن قوا و شیوه تقسیم قدرت در نظام بینالملل آغاز کردند و گفتند که توازن قوا، توانایی دولتها در واکنش به کوشش برای برهمزدن نظم و توازن قدرت موجود است که در نتیجه آن، ثبات و سطح مشخصی از امنیت و صلح در نظام بینالملل را به ارمغان میآورد. برهم خوردن توازن قوا در نظام بینالمللی چندقطبی که ما از سده 17 تا 1914 شاهد آن بودیم، منجر به جنگ های جهانی اول و دوم شد و در نهایت شاهد توافقاتی میان قطبهای قدرت و رسیدن به صلح بینالمللی بودیم. بر طبق گفته والتز، نظام بینالملل دو قطبی بیشترین ثبات را دارد؛ زیرا که منجر به جنگ جهانی نخواهد شد. تجربه تاریخی جنگ سرد نیز، با همه تنشهای میان آمریکا و شوروی، گواهی بر این ادعاست. پس از فروپاشی شوروی، آمریکا قدرت را به دست گرفت، نظام بینالملل تکقطبی را شکل داد و از آن پس کوشش کرد که برنامه های خود مبنی بر ترویج فرهنگ غربی، بازار آزاد و حکومت لیبرال دموکرات را در جامعه جهانی گسترش و بر دیگر دولتها تحمیل کند.
وی با بیان اینکه منطقه خاورمیانه به دلایل تاریخی، مذهبی، جغرافیایی و اقتصادی در نظام بینالملل دارای اهمیت خاصی میباشد، ادامه داد: صحبت کردن از عدم توازن قوا در خاورمیانه بسیار آسانتر از صحبت از توازن قوا در این منطقه است؛ کافی است تنها به رفتار دولت صهیونیسم در خاورمیانه نگاه کنیم. حمله اسرائیل به مردم عرب فلسطین در 1947 و 1948، حملات اسرائیل به سرزمین مصر و همچنین لبنان در سالهای 1978، 1982، 1993، 1996 و 2006 نمونه هایی از برهم خوردن توازن قوا هستند. برنارد لوییس، محقق انگلیسی، منطقه خاورمیانه را به دولتهای مذهبی گوناگون تقسیم میکند. دکترین او موضوع برخورد تمدنها و تجزیه ایران و کشورهای دیگر خاورمیانه را مطرح میکند که از این طریق، با تجزیه کشورهای ایران، عراق، سوریه، ترکیه، عربستان سعودی، منطقه خاورمیانه بزرگ متشکل از کشورهایی خواهد بود که دیگر توان تبدیل شدن به تهدید برای امنیت ملی و منافع منطقهای ایالات متحده آمریکا را نخواهند داشت و به موازنه یکدیگر مشغول خواهند بود، همچنین از این طریق برتری و وجود اسرائیل تضمین خواهد شد.
دکتر کمیل حبیب، اهداف کشورهای اسرائیل و ایران و ترکیه را به عنوان قدرتهای منطقه که نقشی در تغییر توازت قدرت کنونی این منطقه دارند، اینچنین شرح داد: اسرائیل به دنبال عادیسازی روابط با جهان عرب و تثبیت خود در منطقه و در نهایت سلطه اقتصادی و تکنولوژیکی بر جهان عرب است. ترکیه پس از ناامید شدن از پیوستن به اتحادیه اروپا، سیاست خارجی خود را به سوی شرق تغییر داده و می کوشد با نزدیکی به جریان اخوانالمسلمین، تسلط خود را بر جهان عرب، همانند دوران جهانشاهی عثمانی، به دست آورد. همچنین ایران توانست داعش را در عراق و سوریه شکست دهد و نفوذ خود را در این کشورها و لبنان افزایش دهد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه راه حل ثبات در منطقه و لبنان، بیرون راندن اسرائیل از منطقه و بازگشت آنها به اروپا است، صحبت خود را به پایان رساند. ایشان در پایان این نشست که با هدایت آقای دکتر سعید شکوهی، استاد دانشگاه علامه طباطبائی برگزار میشد، به پرسشهای مشارکتکنندگان در زمینه چشمانداز منازعات در منطقه خاورمیانه، تاثیر روی کار آمدن دولت جدید اسراییل بر موازنه قوا در منطقه و نیز چشم انداز جایگاه لبنان در عرصه توازن قوا در غرب آسیا پاسخ دادند.
در پایان این برنامه، دکتر ماندانا تیشه یار، دبیر علمی مدرسه بین المللی بهاره، با ارایه گزارشی از کارهای انجام شده در چهار ماه گذشته برای برگزاری این برنامه، به معرفی همکاران این برنامه و نقشی که هر یک از ایشان در برگزاری این مدرسه بین المللی ایفا کرده بودند پرداخت و از سرکار خانم دکتر رز فضلی، سرکار خانم گیسو مهری، سرکار خانم ماندانا سجادی و سرکار خانم مریم هاشمی نژاد و نیز از جناب آقای محمد اسکندرلو و جناب آقای حسین مهری که همگی در ماه های اخیر یک گروه تخصصی موفق و منسجم را برای برگزاری این مدرسه بین المللی با حضور استادان و دانشجویانی از بیش از ده کشور جهان تشکیل داده بودند، سپاسگزاری کرد. وی همچنین از ابتکار ارزشمند جناب اقای دکتر کیومرث اشتریان، رییس انجمن علوم سیاسی ایران و استاد دانشگاه تهران به پاس ارایه ابتکار برگزاری این مدرسه و پشتیبانی مستمر از اجرای این برنامه علمی قدردانی نمود.