ایران در نقشه جهان

مرحوم عسگرخاني؛ نظريه‌پرداز امنيت ملي در عصر غربت راهبردی

دوشنبه پنجم مهر ماه 1400

عسگرخاني؛ نظريه‌پرداز امنيت ملي در عصر غربت راهبردی

ابراهيم متقي، استاد دانشگاه تهران

 

گاه مي‌انديشم خبر مرگ مرا با تو چه كس مي‌گويد؟

آن زمان كه خبر مرگ مرا از كسي مي‌شنوي،

روي تو را كاشكي مي‌ديدم،

جنگل جان مرا، آتش عشق تو خاكستر كرد (حميد مصدق)

 

روز 29 شهريور خبر درگذشت همكار عزيزم دكتر محمد عسگرخاني منتشر شد. هيچ يك از همكارانمان در ابتدا نمي‌توانستند اين موضوع را باور كنند كه «نظريه‌پرداز قدرت» در دانشكده حقوق هم‌اكنون چهره در نقاب خاك كشيده و ديگر نخواهد توانست از قدرت، امنيت، رژيم‌هاي بين‌المللي و سازوكارهاي نقش‌آفريني در برابر تهديدات، كلامي بر زبان آورد. خاطره صحبت تلفني هفته‌ گذشته با او را هيچ گاه فراموش نخواهم كرد. كلام او ديگر رسا و پرطنين نبود. از يك طرف تمايل به صحبت تلفني با دوستان داشت و از سوي ديگر انرژي لازم براي مكالمه را از دست داده بود. هر كلام او مشقت بيشتري برايش به همراه مي‌آورد. به همين دليل بود كه در زمان محدودي مكالمه ما پايان يافت. دكتر عسگرخاني اميدوار بود كه در زمان محدودي سلامت خود را بازيابد.

اگرچه عسگرخاني ديگر در جمع اعضاي هيات علمي دانشكده حقوق و علوم سياسي حضور ندارد، اما انديشه و تفكر روابط بين‌المللي وي در ذهن همكاران، دانشجويان و بسياري از مخاطبان عمومي جامعه ايراني براي ساليان طولاني باقي خواهد ماند. محور اصلي تفكر عسگرخاني فقيد را انديشه قدرت و امنيت‌سازي براساس معادله موازنه، تعادل تاكتيكي، ثبات منطقه‌اي و تلاش براي بهينه‌سازي معادله قدرت تشكيل مي‌داد. عسگرخاني تلاش داشت تا انديشه رئاليست‌ها را به‌عنوان نظريه‌پردازان «مكتب سياست قدرت» با ضرورت‌هاي امنيتي و راهبردي جامعه‌ ايراني پيوند دهد.

در روزهاي اوليه جذب عسگرخاني در دانشكده حقوق، برخي از همكاران منصف وي همانند دكتر ناصر هاديان به اين موضوع اشاره داشتند كه استادي تئوريك با قابليت كاربردي سازي مفاهيم امنيت ملي به دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران جذب شده است. تسلط عسگرخاني به مفاهيم رژيم‌هاي بين‌المللي منجر به طرح اين موضوع در ساختار سياسي و اجتماعي ايران گرديد كه «نرماليزيشن» در زمره سازوكارهاي انقياد كشورهاي در حال توسعه محسوب خواهد شد.

در‌حالي‌كه رويكرد عادي‌سازي روابط از طريق پذيرش كنوانسيون‌هاي بين‌المللي در دستور كار شوراي عالي امنيت ملي ايران قرار گرفته بود، انديشه‌هاي عسگرخاني توانست تاثيرات قابل‌توجهي را براي «تجديدنظرطلبي درون‌ساختاري» جامعه ايراني در مورد چگونگي الحاق به چنين نهادهايي را فراهم آورد. در اين دوران تاريخي، هيچ يك از سازمان‌هاي دفاعي، نظامي، امنيتي و ديپلماتيك ايران نمي‌توانستند انديشه و رويكرد عسگرخاني درباره موضوعات مبتلابه امنيتي جمهوري اسلامي را ناديده انگارند.

انديشه و رويكرد امنيتي عسگرخاني به گونه تدريجي در برابر موج‌هاي سياسي نئوليبرالي در ايران قرار گرفت. انديشه‌هاي نئوليبرالي تاثير قابل‌توجهي در سرنوشت سياسي جامعه ايراني در دهه 1390 به جا گذاشت. نيروهايي كه قبلا در مركز تحقيقات استراتژيك فعاليت داشته و به دليل شكل‌بندي خاص تفكر عسگرخاني، زمينه حاشيه‌اي شدن نامبرده در ساختار‌هاي پژوهشي و مطالعاتي با رويكرد نئوليبرالي روابط بين‌الملل را به جا گذاشت.

در سال‌هاي دهه 1380، زمينه براي ظهور شكاف تئوريك بين كساني به وجود آمد كه مطالعات خود را در آمريكا، كانادا و انگليس به انجام رسانده بودند. شكاف تئوريك در جامعه ايراني بهانه مناسبي براي طرد و حاشيه‌سازي گروه‌هاي مخالف را اجتناب‌ناپذير مي‌سازد. در اين شرايط بود كه زمينه براي حذف و حاشيه‌اي شدن عسگرخاني از مركز تحقيقات استراتژيك به وجود آمد. اين موضوع براي شخصيت و جايگاه سازماني دكتر عسگرخاني پرمخاطره بود. به همين دليل است كه نامبرده مفهوم «باند نيويوركي‌ها» را به كار گرفت.

چنين مفهومي به معناي پايان دوستي علمي و سازماني افرادي بود كه قبلا به دليل آنكه تحصيلات خود را در كشورهاي غربي به انجام رسانده بودند، مجموعه متحدالشكلي را مي‌توانستند در برابر فارغ‌التحصيلان داخلي ايجاد كنند. كاربرد مفهوم باند نيويوركي منجر به حاشيه‌اي شدن عسگرخاني در بسياري از مراكز تحقيقاتي، دولت روحاني و حتي دانشكده حقوق و علوم سياسي گرديد. انگيزه عسگرخاني براي حضور در دانشكده و ادامه فعاليت‌هاي آموزشي وصف‌ناپذير بود.

شايد اگر موضوع مربوط به بازنشستگي ايشان به تاخير مي‌افتاد، قدرت دروني وي مي‌توانست با هر ويروسي مقابله كند. به ياد داشته باشيم، حاشيه‌اي سازي همكاران علمي نتايج ناگواري براي سلامتي آنان به وجود مي‌آورد. كساني كه تمامي عشق خود را در تبيين كلام و ادبيات علمي به كار مي‌گيرند، جدايي خود از محيطي كه براي آنان مزيت نسبي ايجاد مي‌كند كاملا پرمخاطره خواهد بود. در طي دو دهه گذشته، اساتيد مختلفي بعد از بازنشستگي در معرض شوك‌هاي جسمي و فيزيكي قرار گرفتند.

انديشه عسگرخاني همانند برخي ديگر از اساتيد بزرگ دانشكده حقوق همانند دكتر محمد رضوي و دكتر قاسم افتخاري ماهيت شفاهي داشت. اگرچه اين اساتيد از قابليت ويژه‌اي در تبيين مطالب علمي در حوزه راهبردي و انديشه سياسي برخوردار بودند، اما آثار محدودي از آنان منتشر شده است. كتاب «رژيم‌هاي بين‌المللي» دكتر عسگرخاني از اين جهت اهميت داشت كه نظريه نئورئاليسم ساختاري براي كنترل بازيگران حاشيه‌اي براساس رژيم‌هاي بين‌المللي «استفان كراسنر» را بازتوليد مي‌كرد. اهميت ادبيات و فرهنگ شفاهي در توليد علم و انتشار آن در جامعه ايراني به ميزان قابل‌توجهي محدود به نظر مي‌رسد. عصر موجود توليد دانش بر انتشار مقالات شكلي براساس پروتكل‌هاي بين‌المللي ارزيابي و سنجش مي‌شود. به همين دليل است كه هيچ يك از اساتيد بزرگ ياد شده نتوانستند به مقام استادي نائل گردند. در‌حالي‌كه ميزان اثربخشي دكتر عسگرخاني، دكتر محمد رضوي، دكتر ناصر هاديان و دكتر قاسم افتخاري در محيط آموزشي دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران و جامعه ايراني بسيار تعيين‌كننده و ارزشمند بوده است.

مهم اين نيست كه چه كسي، چگونه فكر مي‌كند. مهم آن است كه آنان بتوانند رابطه موثري با دانشجويان، محيط دانشگاهي، مراكز پژوهشي و مراكز تصميم‌گيري راهبردي داشته باشند. موضوع اصلي جامعه ايراني آن است كه تمامي اين اساتيد سرمايه‌هاي بزرگ دانشگاه و مراكز علمي هستند. هر حادثه‌اي مي‌تواند براي همه ما عبرت‌آموز باشد. آينده هيچ يك از ما مشخص نيست. آنچه كه مي‌تواند زمينه همبستگي جامعه علمي را به وجود آورد «توليد انديشه‌ و نظريه‌هاي متعارض» خواهد بود.

بازتوليد امنيت ملي و ارتقا فرهنگ عمومي جامعه ايراني صرفا در شرايطي حاصل مي‌شود كه «حس متقابل» نسبت به «ديگريِ تحليلي» وجود داشته باشد. هر استادي كه از قابليت تحليلي براي تبيين انديشه سياسي و سازوكارهاي كنش راهبردي ايران برخوردار باشد، بخشي از ذخيره امنيت ملي و دانش عمومي كشور خواهد بود. عسگرخاني از قابليت لازم براي بازتوليد انديشه سياسي، قدرت ملي و امنيت كشور برخوردار بوده و به دليل انگاره انتقادي نسبت به رويكرد نئوليبرالي محيط ديپلماتيك ايران در دهه 1390 در وضعيت حاشيه‌اي قرار گرفته بود. تنهايي را مي‌توان اصلي‌ترين ويژگي عسگرخاني در سال‌هاي گذشته دانست. عبور از تنهايي صرفا ازطريق حمايت حاصل مي‌شود. هيچ كس نبود كه حمايت موثري از انديشه قدرت ملي در ايراني نمايد كه همواره با مخاطره‌هاي ژئوپليتيكي، هويتي، قومي و ساختاري بين‌المللي روبه‌رو بوده است.