ایران در نقشه جهان

گزارش نشست علمی "روندهای عمومی تصمیمگیری در بخش عمومی ایران"

شنبه چهاردهم خرداد ماه 1401

فاطمه قدم، معصومه سلطانی- نشست علمی روندهای عمومی تصمیم­گیری در بخش عمومی ایران دوشنبه 2 خردادphoto_2022-05-22_16-47-44 1401، با حضور دکتر رضا وفایی یگانه، معاون اقتصادی اتاق تعاون ایران از سوی کمیته سیاست و تنظیم­گری انجمن علوم سیاسی ایران با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

ابتدا دکتر امامی، دبیر این نشست هدف کمیته سیاست و تنظیم­گری در سال 1401 را تمرکز ویژه بر مباحث تصمیم­گیری و تدوین سیاست­ها، قوانین و مقررات و فرایندهایی که باعث شکل­گیری آنها شده است بیان کرد و تصریح نمود نمونه­های متعددی از آنها بررسی خواهد شد. وی از کارشناس برنامه دعوت کرد با بیان تفاوت و شباهت فرایند تصمیم گیری سازمان های مختلف بخش عمومی به نقاط ضعف و قوت آن بپردازد.

دکتر وفایی یگانه با بیان اینکه سیاست­گذاری عمومی مجموعه اقداماتی است که بر اساس خرد­گرایی برای حل مسائلی که تشخیص می­دهیم انجام می­شود، سخنان خود را آغاز کرد. وی گفت سیاست عمومی و سیاست گذاری بخش عمومی که ساختارهای حکومت می­باشند، مجموع فعالیت­هایی است که مستقیم و غیر مستقیم در زندگی شهروندان تاثیر دارند. از این رو، آنچه دولت می­خواهد  انجام دهد و انجام می­دهد و آنچه که انجام نمی­دهد، خیلی مهم است. وقتی تصمیمی گرفته می­شود در اصل انتخابی از بین چند کار صورت گرفته است وعدم انجام یک انتخاب، هزینه فرصت انتخاب کار انجام شده است.

ایشان پس از توضیح مراحل سیاستگذاری شامل مسئله شناسی، تدوین گزینه ها،‌ تصمیم گیریُ، اجرا و ارزیابی، پارادایم های حاکم بر تصمیم­گیری و سیاستگذاری در کشور را به دو دسته تقسیم کرد:

1. پارادایم حکومت محور که تمرکز اصلی بر نهادهای حکومتی و اقتدار حکومت است و مسئولیت بر عهده دولت و حاکمیت است.

2. پارادایم حکمرانی که مبتنی بر در نظر گرفتن منافع تمام ذینفعان است و به مدیران قدرت تصمیم­گیری می دهد. در این پارادایم مباحثی چون مقررات زدایی و کوچک­سازی دولت مطرح است و دولت را به حوزه سیاست­گذاری و نظارت سوق می­دهد تا اجرا. در اینجا مباحث ارزیابی­های عملکردی، کارامدی­های بازار و مدیریت قراردادها توسط دولت به جای ارائه خدمات مطرح است.

این کارشناس باتجربه ادامه داد در ساختار حاکمیتی ایران شاهد هر دو پارادایم هستیم. با نگاهی به سیاست کلی سال های 83-84 و ماقبل آن درمی­یابیم که دولت در پارادایم اقتصادی غالب بود و در همه عرصه ها حضور داشت اما بعد از سال 84 و اجرای سیاست­های اصل 44 دولت به سمتی رفت تا کوچکتر شود و فضای کسب و کار بهبود یابد. در اینجا به خیلی از ذینفعان هم در تصمیم­سازی و هم در تصمیم­گیری نقش داده شد. اما باز هم نتوانستیم به سمت پارادایم حکومت حکمرانی برویم و دولت باید همچنان پاسخگو باشد که نمونه بارز آن برنامه های اعلامی کاندیداهای ریاست جمهوری می­باشد که دولت را ملزم به انجام امور مختلفی می­دانند.

دکتر وفایی یگانه اظهار داشت ما در ساختار تصمیم­گیری و سیاست­گذاری بخش عمومی، قانون اساسی، سیاستهای کلی اصل 44، برنامه های توسعه­، قوانین، مقررات و دستورالعمل ها را داریم که مطابق همان مقررات تهیه می­شوند و سپس شوراهای تخصصی داریم. بعد از سال 83، 84 در قوانین و مقررات شاهد نقش آفرینی ذینفعان هستیم که یک نقطه قوت است اما بر اساس تجربه شخصی و مطالعات اسنادی آنها را آسیب شناسی کرده ام که در ادامه به آن می­پردازم.

وی ادامه داد در شناخت مسائل عملکردی ضعف داریم زیرا شناخت مسائل نیاز به اطلاعات و آمار دقیق دارد که برای دسترسی به سامانه­ها و گرفتن این داده­ها مشکل داریم و همین امر موجب شده در بسیاری از موارد به جای پرداختن به علت، معلول را زیر سوال ببریم و در تشخیص سناریوها و اولویت­بندی انتخاب­ها دچار چالش شویم. ایشان سپس از تضاد منافع نام برد و تصریح کرد مثلا در کمیسیون بهداشت وقتی همه پزشک انتخاب می­شوند احتمال تضاد منافع پررنگ­تر می­شود و در شناخت مسائل و اولویت­بندی انتخاب­ها ایجاد چالش می­کند. برآیند تضاد منافع در ترکیب کمیسیونهای مجلس، بودجه­های عمرانی کشور است که به اندازه 30 سال پروژه­های نیمه تمام اجرا نشده داریم. این یعنی ما نتوانستیم به درستی تصمیم­گیری کنیم و متناسب با منابعی که در اختیار داریم تصمیم­گیری کنیم.

این متخصص در ادامه به ممیز محوری بودن تصمیمات اشاره کرد و گفت در نهایت به این مسائل پرداخته می­شود که آیا این انتخاب خوب است یا بد است. در حالی که شاید در عرصه عمومی چندین کار خوب جلوه کند اما باید به دلیل کمبود منابع، ابتدا شناسایی صورت گیرد و سپس بر اساس حداکثر کردن منافع ذینفعان بین کارهای خوب اولویت بندی کرد و سپس دست به انتخاب زد.

دکتر وفایی یگانه سپس به اشکالات در تامین مالی برنامه­ها در بخش عمومی پرداخت و دلیل آن را به بودجه عمومی ارتباط داد و گفت بودجه عمومی ما به درآمدهای رانتی و نفت وابسته است. قیمت نفت هم بخاطر تحریم ها دچار نوسان شده است که این نوسانات شدید در قیمت­ها و نداشتن سواد تامین مالی باعث شده دولتها در اجرای قوانین دست به انتخاب بزنند. یعنی در اجرای قوانین، احکام ما متناسب با محدودیت منابعی که داریم اولویت­بندی می­شود که اشکال اساسی به زمانی که تصمیم­ گرفته ایم برمی­گردد.

وی خاطر نشان کرد ما استراتژی توسعه کشاورزی یا توسعه صنعتی نداشته­ایم یا مبتنی بر آمایش سرزمینی تصمیم نگرفته ایم  تا سناریوی منحصر به فرد برای بخش­های مختلف اقتصادی داشته باشیم. این امر به پارادایم حکومت محور برمی­گردد که به دلیل عدم تمرکززدایی به استانها ومناطق تفویض اختیار نشده است و سیاست های اتخاذ شده نتوانسته مطالبات آن جامعه را تامین کند.

این کارشناس با سابقه در ادامه به ناکارآمدی نظارت در کشور پرداخت و گفت با وجود تعدد نظارت­ها و ابعاد مختلف نظارتی در تصمیم­گیری­ها مثل نظارت وزارت اقتصاد و دستگاه­های مختلف نظارتی نظیر سازمان حسابرسی عمومی و سازمان بازرسی برای نظارت بر اجرای قانون، نظارت مجلس بر حسن اجرای قوانین و نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام از بعد سیاست­های کلی، آنها ابزارهای نظارتی کارآمدی ندارند. درخیلی از موارد نظارت ما نظارت پسینی به جای نظارت­های پیشینی است و دولت الکترونیک نیز به طور گسترده گسترش پیدا نکرده تا بتواند وظایف خود را به درستی انجام دهد. ابزارهای نظارتی بیشتر چهره به چهره هستند که این موارد مفسده­هایی ایجاد می­کند، لذا نیاز به تقویت این بعد داریم.

دکتر وفایی یگانه در پایان به در هم ریختگی سطح قوانین و تصمیمات بخش عمومی اشاره کرد و گفت ما قانون مترقی داریم لیکن در سیاست­های کلی اصل 44 بندهایی می­بینیم که باید در قوانین لحاظ می­شد یا مواردی در قوانین است که باید در مقرره­ها لحاظ می­شد. یا در مقررات مواردی است که باید به دستورالعمل­ها ورود می­کرد که به دلیل عدم رعایت این سلسله مراتب انعطاف­پذیری قانون از بین می­رود.

در بخش پرسش و پاسخ، دکتر وفایی یگانه در پاسخ به پرسشی مبنی بر وجود تفاوت و یا وجود یک الگوی عمومی در روال تصمیم گیری نهادهای عمومی، گفت از بین نهادهای مختلف تصمیم­گیر در فرایند تصمیم­گیری سیاستهای کلی، مجمع تشخیص مصلحت نظام به دلیل برخورداری از زمان مناسب، حضور افراد با تجربه­تر و انجام ارزیابی­های مختلف در مواردی همچون خروجی سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و سیاستهای کلی اصل 44 موفق­تر بوده است. در کنار آن، پارلمان­های خصوصی و بخش تعاونی نیز با توجه به اقتضاء شرایط موجود، پاسخگویی به ذینفعان و نحوه تصمیم­گیری، تصمیمات موثرتری را اتخاذ می­نمایند.

این متخصص، بسیاری از مشکلات بخش عمومی در فرایند تصمیم­گیری را در سطح قوانین خواند و اظهار داشت اصلاحات مکرر قانون در مجلس شورای اسلامی، نشان دهنده عملکرد ضعیف آن است. ورود به سطح مقررات نمونه دیگری از مشکلات موجود در این زمینه است. وی پیشنهاد داد عملیاتی شدن شماری از قوانین همچون قوانین مادر در یک جمع تخصصی­تر همانند مجلس سنا یا مجمع تشخیص مصلحت نظام می تواند به افزایش کیفیت قوانین کمک کند. ایشان ادامه داد در حوزه قانون­گذاری به لحاظ تضاد منافع و یا نحوه ورود به مقررات نیاز به تقویت وجود دارد. مجلس از اینکه قانون توسط دولت به خوبی اجرا نشود واهمه دارد، به این دلیل تمایل دارد در حوزه مقررات نیز ورود کند. برخی از موارد در اساسنامه­ها، نمونه دیگری است که مسائلی را پیرامون انعطاف پذیری قانون شکل می­دهد (عدم رعایت سلسله مراتب قانون و مقرره). بی­توجهی به محدودیت منابع و محدودیت اجرا در گزینش سناریوها، از مشکلات دیگری است که در مجلس نیاز به اصلاح دارد.

دکتر وفایی یگانه در خصوص پرسشی پیرامون میزان پایش اجرای قوانین و موانع شناسایی علل عدم اجرای کامل قوانین اظهار داشت گزارشهایی برای نمونه پیرامون قانون اجرای اصل 44 یا قانون بهبود فضای کسب و کار وجود داشته است. در این موارد، خود نهاد قانون­گذار از مجریان قانون دعوت می­کند تا در خصوص اجرا نکردن قانون توضیح دهند. آنها هنگامی که با محدودیتهای مجریان آشنا می­شوند به عملیاتی نبودن بسیاری از احکام پی می­برند و متوجه ضرورت اصلاح می­شوند. از آنجایی که در فرایند اصلاح نیز محدودیت منابع لحاظ نمی­گردد، مشکل باقی می­ماند. بنابر این، تا زمانی که این موضوعات حل نشود و در تدوین قوانین ملاحظات اجرایی در نظر گرفته نشود، این روند ادامه خواهد داشت و زمینه نا­رضایتی مردم ایجاد می­گردد. مضاف بر این، اقتصاد بخش عمومی و تأمین مالی این بخش یکی از مولفه­های اساسی است. در اقتصاد عمومی کشور بحث اصلی کسری بودجه دولت است که در بسیاری موارد، نمایندگان را از اعمال فشار بر دولت برای عملیاتی کردن یک برنامه باز می­دارد. در بسیاری از موارد، می­توان ذینفعان را همچون پارلمان­های بخش خصوصی و تعاونی­ها در تصمیم­گیری و تصمیم­سازی مشارکت داد که در مواردی غلبه پارادایم­ حاکمیت مانع مشارکت آنها می­گردد.

این کارشناس بخش عمومی در پاسخ به پرسشی درباره چگونگی حل مشکل ناکارآمدی تصمیمات گرفته شده در مرکز در مناطق و استانها گفت برنامه­ریزی مبتنی بر آمایش سرزمینی و محول نمودن امور به تشکلها و اتحادیه­ها در سطح شهرستان، استان، منطقه و کشور به عنوان بازیگران اصلی در مرحله اجرا می­تواند موثر باشد. احترام به اتحادیه­ها و تشکلهای تخصصی اقدام مؤثر دیگری برای حل این مشکل است.

وی پیرامون وضعیت غالب بودن فرهنگ شفاهی در بخش عمومی بیان داشت اکثر نهادها عمدتاً وقایع را ثبت نمی­کنند و کمتر مبنای اتخاذ تصمیمات را اعلام می­کنند. در مجلس ضعیف­تر عمل می­شود، چرا که فرایند به شکلی است که ارائه پیشنهاد، نظرات مخالف و موافق به صورت شفاهی است و ضرورت دارد ثبت گزارشها تقویت گردد. البته مرکز پژوهش­های مجلس کارهای ارزنده­ای در این خصوص انجام داده است.

دکتر وفایی یگانه دلایل تعدد بخشنامه­ها یا دستور العملها در مورد یک موضوع در طی سال را عدم تطابق قانون با واقعیت دانست و گفت در این صورت باید به طور متناوب جرح و تعدیل صورت گیرد. البته عمق فاجعه تعدد مقررات نیست، بلکه لحاظ نمودن قدرت پیش­بینی­پذیری و مانور از سوی فعال اقتصادی و عطف به قبل نشدن مواردی هستند که کمتر مورد توجه قرار گرفته­اند.

ایشان سخنان خود را چنین جمع­بندی کرد که عدم تطابق تصمیم­گیریها با واقعیت، توجه به معلولها به جای علل در شناسایی مسائل، عدم سنجش دقیق محیط و شرایط اقتصادی فعلی کشور مسائلی هستند که در حوزه قوانین قابل مشاهده­اند و در چنین شرایطی لازم است تا به گونه­ای قاعده­مند عمل شود تا بازیگران غافلگیر نشوند.