ایران در نقشه جهان

گزارش نشست اول رسانه و چالش ها و فرصت های آن برای افراد دارای معلولیت در جامعه

چهارشنبه نوزدهم مرداد ماه 1401

گزارش نشست اول رسانه و چالش ها و فرصت های آن برای افراد دارای معلولیت در جامعه

سمانه اسکندری

روز یکشنبه مورخ نهم مردادماه سال 1401، کمیته سیاست اجتماعی و معلولیت انجمن علوم سیاسی ایران با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی میزبان اولین نشست «رسانه و چالش ها و فرصت های آن برای افراد دارای معلولیت در جامعه» بود. سخنرانان این نشست امیر سرمدی، خبرنگار و مدیر مسئول ماهنامه نسل مانا، اشکان آذرماسوله، سردبیر، تهیه کننده و مجری در رادیو و کارشناس رسانه و دکتر ابوذر سمیعی، دانش آموخته سیاستگذاری فرهنگی و فعال حوزه افراد دارای معلولیت بودند و اداره جلسه نیز بر عهده معصومه سلطانی، دبیر کمیته سیاست اجتماعی و معلولیت بود.

نخستین سخنران این نشست امیر سرمدی بود که فرصت ها و چالش های رسانه برای معلولین را در چهار سطح رسانه های جمعی مکتوب و نوشتاری، صدا و سیما، شبکه های اجتماعی نوظهور و رسانه های تخصصی جامعه معلولین مورد بررسی قرار داد. وی در این زمینه اظهار داشت: رسانه های نوشتاری، از جمله خبرگزاری ها و مطبوعات کم تر به احصاء مشکلات معلولان و تهیه گزارش های مربوط به آن می پردازند بلکه سوژه های مهم است که آن ها را به دنبال خود می کشاند. بخشی از این مشکل هم مربوط به خود این رسانه ها می باشد و بخشی دیگر به عدم تعامل مؤثر سازمان های مردم نهاد ویژه معلولین با آن ها بر می گردد. سعی در برقراری تعامل مؤثر این سمن ها با رسانه های مکتوب به ویژه در سطح استان ها می تواند زمینه ساز انعکاس مشکلات و نیاز های معلولین به قلم خود شان باشد. در خصوص صدا و سیما، گرچه قانون حمایت از حقوق معلولین این سازمان را موظف کرده که حد اقل پنج ساعت از برنامه های خود را در طول هفته به معلولین اختصاص دهد، گذشته از آمار های کمی، برنامه ها و شبکه های پر مخاطب به ندرت زمان های طلایی خود را به فرهنگ سازی در خصوص زندگی واقعی معلولین اختصاص می دهند که همین امر ضرورت تعامل مناسب تر سازمان های مردم نهاد مربوطه و سازمان بهزیستی با صدا و سیما را آشکار می سازد.

وی ضمن دسته بندی استفاده از معلولین در برنامه های صدا و سیما در دو سطح کلی افزود: تهیه کنندگان، برنامه سازان و مجریان صدا و سیما عمدتا یا در اثر سوژه های روز مثل روز جهانی معلولین مجاب به استفاده از معلولین در برنامه های خود می شوند و یا با دامن زدن به جنبه های احساسی قصد استفاده ابزاری از معلولین در جهت جذب مخاطب را دارند و در هر دو صورت این برنامه ها بیانگر نیاز های واقعی جامعه معلولین نخواهند بود. از سوی دیگر، معلولینی که به این برنامه ها دعوت می شوند هم در سه سطح قرار می گیرند: گروهی که رسانه را بستری برای تامین نیاز های شخصی خود مثل مسکن و... می بینند که این افراد نه تنها نماینده جامعه هدف خود نیستند بلکه به عنوان یک ضد فرهنگ عمل می کنند، گروهی که گرچه قصد سوء استفاده از بستر رسانه برای تامین نیاز های شخصی خود را ندارند اما به علت عدم تسلط و عدم اِشراف نسبت به مسائل مبتلا به جامعه معلولان در راستای اهداف برنامه سازان قرار می گیرند و بنابر این، قادر نخواهند بود مبلغان و سفیران فرهنگی مناسبی برای جامعه معلولان باشند، گروه سوم از فعالان حوزه رسانه و یا مدیران سازمان های مردم نهاد جامعه معلولان می باشند که وظیفه سنگینی را در این زمینه بر عهده دارند و باید با برنامه ریزی و هماهنگی های لازم مشکلات و نیاز های جامعه معلولان را واضح و شفاف مطرح نمایند.

مدیر مسئول ماهنامه نسل مانا، با اشاره به ظرفیت شبکه های اجتماعی نوظهور ادامه داد: امروزه برخی از شبکه های اجتماعی مثل اینستاگرام، توئیتر و... دارای مخاطبان بیش تری نسبت به برخی از شبکه های رادیویی و تلویزیونی می باشند و می توانند بستری مناسب برای دیده شدن توانمندی های معلولان و بیان نیاز ها و مشکلات و موضوعات مرتبط به جامعه معلولان باشند و انتظار می رود سمن های معلولان فعالیت گسترده تری در این بستر داشته باشند. حتی بنر ها و بیلبورد هایی که در معابر و اتوبان ها نصب می شوند گرچه جزء رسانه های جمعی محسوب نمی گردند، ضمن هماهنگی با مسئولین مترو و روابط عمومی شهرداری ها، بستر اطلاع رسانی خوبی برای تولید محتوا توسط سمن های معلولان می باشند.

وی در خصوص رسانه های تخصصی جامعه معلولین افزود: رسانه های تخصصی دارای رسالت ها و وظایفی می باشند که بررسی جداگانه فرصت ها و چالش های هریک را ضروری می سازد. برای مثال، ماهنامه نسل مانا به صاحب امتیازی انجمن نابینایان ایران گرچه به مطالب تخصصی، نو و اتفاقاتی می پردازد که در خارج از کشور در حوزه نابینایان رخ می دهد اما ماهیتا قادر به پوشش جنبه های خبری روزانه نمی باشد. در خصوص روزنامه ایران سپید پس از تغییر و تحولات در مدیریت خبرگزاری ایرنا و به دنبال آن، مؤسسه مطبوعاتی ایران و تعطیلی موقت این نشریه، روزنامه ای که هر روز در 20 صفحه منتشر می شد به هفته نامه ای صرفا 12 صفحه ای و تولید محتوای تخصصی بسیار محدود تقلیل یافت. دیگر رسانه تخصصی، برنامه رادیویی شش نقطه است که با توجه به محدودیت های موجود نیازمند جذب اسپانسر می باشد که کار راحتی نخواهد بود.

دومین سخنران این نشست، اشکان آذرماسوله بود که به بررسی نقش رسانه ها در شناخت و آگاهی بخشی نسبت به معلولان و نابینایان پرداخت. وی در ابتدای سخنان خود با اشاره به موضوع قانون اظهار داشت: متولی اجرای قانون حمایت از حقوق معلولان در کشور سازمان بهزیستی است که باید با مذاکره، چانه زنی و لابی گری سعی کند قانون حد اقل 5 ساعت برنامه ویژه معلولان را به نحو شایسته به اجرا برساند و البته در این مسیر می توان از قدرت مطالبه گری سمن های جامعه معلولان هم بهره برد.

وی ادامه داد: علاوه بر موضوع لزوم اختصاص برنامه و زمان مناسب به معلولان، موضوع دیگری که باید مد نظر قرار گیرد، طرح، برنامه و آمادگی برای کسب بیش ترین بازدهی از زمان اختصاص یافته می باشد که کنار نهادن نگاه جناحی و برخورد فراجناحی با مسائل پیش رو در درون جامعه معلولین می تواند در این زمینه راهگشا باشد. هم چنین، فرا تر از اختصاص برنامه و زمان ویژه به معلولان و نابینایان باید ابزار های متنوع دیگری را هم به کار گرفت و به عنوان نمونه، در خلال برنامه های دیگر که اختصاصی معلولان نیستند به آگاهی بخشی در خصوص سبک زندگی معلولان و نابینایان و آموزش نکات مربوط به نحوه برخورد با آن ها پرداخت.

وی در جمعبندی سخنان خود به این نکته اشاره نمود که برای بهره مندی از ظرفیت رسانه های جمعی و به ویژه صدا و سیما، گذشته از خلا قانونی که می توان گفت که تا حد زیادی برطرف شده است، نیاز به همت درونی جامعه معلولان می باشد و تلاش تک تک افراد جامعه معلولین می تواند اتفاقات مثبتی را در بحث فرهنگ سازی رسانه ای رقم بزند.

دکتر ابوذر سمیعی به عنوان آخرین سخنران این نشست بحث خود را با بررسی چالش های رسانه برای افراد دارای معلولیت آغاز کرد و اظهار داشت: گرچه ما معتقدیم که معلولیت نه یک نوع خاص و متفاوت بودن بلکه نوعی تنوع اجتماعی می باشد، اما هم در رسانه ملی و هم در شبکه های اجتماعی وقتی اقدام به برنامه سازی می کنیم در عمل بر خاص بودن و نگاه ویژه به خود روی آورده که منجر به جداسازی و تفکیک مان از سایر اعضای جامعه می گردد.

وی ادامه داد: از آنجا که موضوع معلولیت برای عموم افراد جامعه نه یک مساله برجسته اجتماعی و نه یک موضوع جذاب است لذا برنامه سازان سعی می کنند برنامه هایی که به معلولین می پردازند را به حوزه خاص بودگی برده و با دو خطری که همواره معلولان را در رسانه تهدید می کند، یعنی ترحم و اغراق منجر به اطلاع رسانی نادرست در این زمینه شوند.

این دانش آموخته سیاست گذاری فرهنگی بر این نکته تاکید نمود که برای دستیابی به هدف پذیرش معلولیت به عنوان یک تنوع اجتماعی در جامعه، نباید معلولین را از جریان اصلی رسانه کنار گذاشته و صرفا در برنامه های تخصصی به موضوعات مرتبط با معلولیت پرداخته شود، بلکه باید معلولین در خلال جریان اصلی عموم برنامه های رسانه های جمعی حضور داشته باشند.

دکتر سمیعی در خاتمه افزود: برنامه هایی که به مسائل معلولین می پردازند باید نگاه خود را متوجه مسائل اجتماعی آن ها نموده و بر این امر متمرکز شوند که اجتماع تا چه حد به شکل گیری و تشدید یک معلولیت دامن می زند و نکته مهم دیگر اینکه برای فرهنگ سازی و دیده و پذیرفته شدن معلولین در جامعه حتی می توان زندگی روزمره آن ها را به نمایش گذاشت تا مخاطبان با دیگر جنبه های زندگی یک فرد معلول هم آشنا شده و معلولیت را به عنوان یک تنوع اجتماعی در نظر بگیرند.