دکتر دلاوری در ابتدای این جلسه گفت: والرشتاین خود را یک جامعهشناس میداند و تلاش میکند تا نشان دهد که جامعهشناسی برپایة یک نظام جهانی تلقی شود. در این صورت معنا و مفهوم خود را خواهد داشت. او معتقد است آن چیزی را که جامعهشناسان لیبرال و مکتب دورکیم، جامعه میدانند یک نظام کامل نیست. نظام جهانی ابتدا در نظام اقتصادی شکل گرفت.
دبیر کمیته جامعهشناسی سیاسی انجمن علوم سیاسی ایران افزود: از نگاه والرشتاین، نطفه اصلی شکلگیری نظام جهانی نه تولید و تقسیم کار که مبادله است؛ او بر این نظر است که مبادله و تجارت و سوداگری همواره وجود داشته اما عمدتا بر روی کالاهای گرانبها بوده است؛ کالاهایی کم دامنه و کم مصرف که صرفاً طبقات بسیار ویژه از آنها استفاده میکنند. بنابراین والرشتاین به شیوه تولید میپردازد و حول محور مبادله آن را توضیح میدهد. او یک اقتصادسیاسیدان است. میتوان او را حتی یک فرهنگشناس نیز توصیف کرد. او یک انسانشناس نیز هست و چنین بیان میکند که بدون فهم نظام سیاسی و حقوقی تصور جامعه ممکن نیست؛ آنچه جامعه را میسازد نه گروههای اجتماعی به هم پیسوته که یک نظم سیاسی حقوقی مبتنی بر اقتدار است. والرشتاین بحث دولت را در کانون مباحث خود مطرح میکند و به دولت نقش و استقلال عمل میبخشد.
دکتر دلاوری به روش تحقیق والرشتاین نیز اشاره کرد و گفت: از منظر روششناختی، نگاه والرشتاین به علوم اجتماعی نگاه بسیار جالبی است. او ضمن اینکه به سیاست، فرهنگ، اقتصاد، تاریخ و انسان میپردازد اما نام مطالعه خود را بینرشتهای نمیگذارد و معتقد است این رشتهها محصول تجزیه علم کلنگر است. او بیان میکند که من همه این رشتهها را مطالعه میکنم از اینرو ردپای مکتب فرانکفورت را بیشتر میتوان در اثر او دید. والرشتاین روایت یک کار تجربی را بهخوبی نشان میدهد و بیان میکند که چه ملزوماتی لازم است تا یک کار به نتیجه برسد. او تأکید میکند که کارش را با تجربه به پیش برده و به کاری که میکند متعهد است. از اینرو بیان میکند که به جهانی که در آن زندگی میکنم، تعهد دارم؛ جهان را باید دقیق شناخت تا جهانی برابرطلبانهتر و آزادیخواهانهتر را برپا کرد.
در ادامه این نشست، دکتر محمد فاضلی با بیان اینکه این کتاب مهمترین کتابی است که از مجموعه مکتب آنال ترجمه شده است، به ویژگیهای اثر برودل در سرمایهداری و حیات مادی پرداخت که والرشتاین نیز ادامهدهنده این ویژگی هاست. پیوند بشر و تاریخ، کلی دیدن تاریخ، در نظر گرفتن دورههای بلند تاریخی و تبیین تغییرات در مقیاس جهان و نیز نقد وبریها از ویژگیهای مکتب آنال است که والرشتاین نیز در اثر خود این ویژگیها را دنبال میکند.
معاون پژوهشی مرکز بررسیهای استراتژیک در ادامه، به ایدهها و درسهایی که از کتاب نظام جهانی مدرن میتوان گرفت، پرداخت و نسبت این ایدهها را با درک تاریخ اجتماعی ایران تشریح کرد.
فاضلی، با عنایت به عنوان اصلی کتاب، ترجمه «نظام- جهان» را برای عنوان این کتاب دقیقتر و درستتر دانست و افزود: والرشتاین تأکید دارد که از نظام- جهان (با رعایت خط فاصله) سخن بگوید. وی با بیان اینکه این کتاب بنیادی تر از این است که در کاربست عمومی روزمره استفاده شود، گفت: این کتاب کمک میکند تا تاریخ و جامعهشناسی بهگونهای متحول شود که جامعه دانشگاهی و اندیشهوزر بتواند از آن در کاربست عمومی استفاده کند.
دکتر فاضلی افزود: والرشتاین به دقت نشان میدهد که سرمایهداری و توسعه لزوماً از دل یک عقلانیت سوژهمحور در نیامده است؛ برخلاف آنانی که میگویند توسعه در اروپا محصول یک نظم عقلانی بوده است. والرشتاین نشان میدهد که اتفاقاً این هسته عقلانی وجود نداشته است. او همچنین بیان میکند که بزنگاههای تاریخی یا به قول مترجم این کتاب، اقترانهای تاریخی در اروپا محصول تحولات مادی است و نه سوبژکتیو ذهنی و اقترانهای تاریخی است که یک فرایند توسعه ایجاد کرده است. او اتفاقاً نشان میدهد که ارزشهای توسعه بعد از توسعه به وجود آمده و نه قبل از آن.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی افزود: والرشتاین همچنین برخلاف جریانی از اندیشه که معتقد است دولت نقشی در توسعه ندارد، بر نقش دولت تأکید میکند و سهم او را در توسعه مهم میداند. از از دولت پرتوان نام میبرد و آن را دولتی توصیف میکند که در برابر هرگونه گروه اجتماعی ویژه در درون دولت، پرتوان است و تأکید میکند که آشکار است که ترکیب های خاصی از این گروهها دولت را کنترل میکنند. نه اینکه دولت یک داور و حکم خنثی باشد. بلکه دولت چیزی فراتر از سمت و سوی ساده نیروهای معینی است.
از منظر والرشتاین، دولت کلید حل توسعه است؛ یک دولت پرتوان و باظرفیت که کار هماهنگی، برنامهریزی و حفظ امنیت را تضمین کند. فاضلی البته هشدار داد که نباید از اندیشه چپگرایانه والرشتاین ماهی ضدمدرنیسم صید کرد.
دکتر فاضلی، تحلیل تاریخ اقتصادی را یکی دیگر از ویژگیهای اثر والرشتاین دانست و گفت: والرشتاین، بر مکتوبات ثانوی خود تأکید میکند و به دنبال تولید سند نمیرود. از نگاه او تحلیل مکتوبات ثانوی، سند بزرگی برای پیوند تاریخ و اجتماع است. او یاد میدهد که ما ممکن است تاریخ را فراموش کنیم اما تاریخ ما را فراموش نخواهد کرد. این اثر یک بازخوانی تاریخ و تحلیل تاریخی برای پژوهشگران این حوزه است.
فاضلی، اثر والرشتاین را از منظر روششناختی بسیار ارزنده دانست و گفت: برای مجموعه علوم اجتماعی ایران، این اثر، بسیار ارزشمند است و معتقدم خوانش این کتاب، نجات دادن جامعهشناسی ایران دانست.
در ادامه این جلسه، دکتر احمد نادری، عضو هیات علمی دانشگاه تهران، نیز به تشریح نظریه والرشتاین پرداخت و گفت: نظریه کلی او مبتنی بر تجزیه و تحلیل جهانیشدن است. کار او جامعهشناسی جهانیشدن است. والرشتاین سه نوع نظام اجتماعی را مطرح میکند: نظامهای کوچک(مبتنی بر کشاورزی و شکارگری)، نظامهای امپراتوری(نظامهای چندفرهنگی با یک سیستم سیاسی متمرکز و یکسان و تقسیم کار) و نظامهای اقتصادهای جهانی(نظام- جهانها) که متأخر است. والرشتاین در توصیف اقتصادهای جهانی توضیح میدهد که یک زیربنای اقتصادی نظام جهانی یا جهان- نظامها را به گردش درمیآورد. مساله اصلی او تجزیه و تحلیل ریشههای سرمایهداری است و مولفههایی که این سیستم را بازتولید میکند و نوعی تبارشناسی را مطرح میکند. نادری همچنین به تلاش والرشتاین در تبارشناسی علوم سیاسی، علوم اقتصادی و علوم اجتماعی پرداخت و افزود: والرشتاین به این علوم منفیگرایانه مینگرد و به علوم اجتماعی به طورخاص؛ او بر این عقیده است که هدف این علوم، نجات سرمایهداری مدرن است. والرشتاین بیان میکند که اروپا لازم بود تا دیگری ها را هم بشناسد بنابراین علم شرقشناسی و مردمشناسی را برای شناخت دیگری غیر غربی ابداع کرد.
گزارش این نشست توسط پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات تهیه شده اشت.