علوم سیاسی، نخستین شاخه از علوم انسانی جدید است که به فرمان مظفر الدین شاه قاجار و در سال1317ق/1278ش در تهران تأسیس شد. این مدرسه، هر چند در مجموعه وزارت خارجه شکل گرفت و بیشتر ناظر به اهداف دیپلماتیک بود، اما دو ویژگی مهم داشت؛الف) علاوهبر دیپلماسی و حقوق بینالملل، بخش مهمی از دروس این رشته به حقوق عمومی و اساسی، خصوصاً(پس از انقلاب مشروطه) به اصول مشروطیت و حاکمیت ملی اختصاص داشت. ب) به رغم برخی مناقشات در تدوین دروس علوم سیاسی، نوعی توازن بین علوم سنتی و جدید، نیز دیده میشد. دانش آموختگان این رشته در کنار زبان خارجی، حقوق اساسی و بینالملل، زبان عربی، فقه و اصول نیز میخواندند. به همین دلیل هم صلاحیت خدمت در قوه قضائیه نیز داشتند. علوم سیاسی در ایران، به رغم اهمیت اولیهای که داشت، به تدریج با دو مشکل اساسی مواجه شد؛ یکی فشار ایدئولوژی دولتها، و غلبه اقتضائات ایدئولوژی بر سویههای علمی در تدوین سرفصلهاو واحدهای درسی؛ و دیگری، اشغال پستها و مشاغل سازمانی مختص این رشته علمی توسط مهندسین و پزشکان و دیگر افرادی که آموزش تخصصی در این حوزه از دولت مدرن ندارند. طبیعی است که این دو مشکل، از مهم ترین عوامل بی قراری و عدم تعادل تاریخی در رشته «علوم سیاسی» در ایران است. چنین مینماید، مشکل دوم نیز کم و بیش تابعی از مشکل نخست است و به همین دلیل نسبت ایدئولوژی و علم سیاست را بیشتر مورد توجه قرار خواهیم داد.
برای دسترسی به فایل صوتی سخنرانی در کانال انجمن علوم سیاسی ایران بر روی لینک زیر کلیک کنید: