ایران در نقشه جهان

گزارش نشست فضای مجازی و آینده تحولات فضای سیاسی در ایران

شنبه بیست و دوم دي ماه 1397

 

 

گزارش جلسه از فرشته صائمی 

 

مهدی آهویی

به اقتضاء همکاری با وزیر ارتباطات چند ماهی است که در حوزه فناوری وارد شده ام، اما پایگاه اصل من وزارت خارجه است. همانگونه که در جریان هستید امروزه در عصر انقلاب اطلاعات و انقلاب صنعتی چهار هستیم، انقلاب اول کشاورزی، انقلاب دوم صنعتی، انقلاب سوم تکنولوژی و کامپیوتر و انقلاب چهارم هوشمندسازی همه عناصر زندگی است. در عصر هوشمند شدن همه اشیاء پیرامون هستیم. اگر به مفهوم سنتی دیپلماسی نگاه کنیم در چند قرن قبل به عنوان مثال در زمان شاه عباس صفوی سفرا به کشورها فرستاده می شدند واین سفرها چندین ماه طول می کشید و در این بین اتفاقاتی نظیر مرگ شاه یا سفیر و... ممکن بود رخ دهد، بعد از آن، حدود 150،60 سال قبل، تلگراف آمد و شوک بزرگی وارد کرد. بعد از آن هواپیما و انواع وسایل ارتباطی دیگر آمد چنانچه در جنگ سرد هات لاین را داشتیم.

اکنون در عصر اینترنت هستیم که از همه چی سریع تر است و در لحظه تمامی اخبار و پیام ها منتقل می شوند و در لحظه می بایست واکنش نشان داده شود و اصطلاحات توییت، دیپلماسی و هشتگ دیپلماسی بوجود آمدند. هر گوشی تبدیل به کامپیوتر شده است که در دست همگان است. ما شاهد حضور همه مردم به عرصه اطلاعات هستیم و پابلیک وارد عرصه سیاست خارجی و عمومی شده است. یکی از مفاهیم که می شنویم پابلیک دیپلماسی است که از دهه 90 تاکنون است ودولت ها به جای آنکه به دولت مقابل پیام بدهند به افکار عمومی آن جامعه پیام می دهند و پیام منتقل می کنند.

دیجیتال دیپلماسی یک بحث بزرگ است. در این زمان اطلاعات تبدیل می شود به منبع اطلاعات ملی و هر کسی اطلاعات بیشتری کنترل کند قدرت بیشتری دارد و ملزمه آن ابزار تکنولوژی است. دیپلماسی از دو ابزار ارتباطات و اطلاعات استفاده می کند، برای ارتباطات نیاز به اطلاعات است. سرعت تصمیم گیری بسیار بالا می رود و انتظار افکار عمومی واکنش با سرعت بالا، نسبت به وقایع است. علاوه بر سرعت، تبعات واکنش ها و گفتارها بالا رفته است چرا که به سرعت منتشر می شود، از طرفی می بایست سرعت داشته باشد و از طرف دیگر این سرعت بالا ممکن است خطر اشتباه را بالا ببرد. امکان دسترسی به داده ها برای دیپلمات ها افزایش یافته است و این تنها برای دیپلمات ها نیست و افراد دیگر نیز دسترسی دارند. این فضا چالشی به نفع دیپلمات ها است و از طرفی نیز کار آنها را سخت می کند.

امروزه 97% کشورهای جهان در توییتر فعال هستند و تنها 6 کشور در توییتر فعال نیستند. در توییتر ترامپ رتبه اول در استفاده از آن را دارد. دکتر روحانی از سال 2013 وارد توییتر شد که 813 هزار فالور دارد .

 

مشکوه اسدی

صحبتم را با یک توییت آغاز می کنم؛ ما دیوار ترس را فرو ریختیم شما دیوار خانه ما را فرو ریختید.

زمانی که دیوار ترس ریخته شود دیگر این ترس دوباره به وجود نخواهد آمد. اساسا با طیف متنوعی از نظرات فمنیستی مواجه هستیم که همگی به دنبال احقاق حقوق زنان می باشند. سوال جدی این است که آیا فضای مجازی به کاهش یا افزایش شکاف جنسیتی کمک کرده است؟!

فضای مجازی به ذات خود باید کمک کند که گروه های مختلف راحت مشارکت کنند اما شرط لازم برای حضور داشتن مهارت رسانه ای است که اگر نداشته باشند در معرض خطر قرار خواهند گرفت. نظریات فایبر فمنیست دو شاخه است؛ عده ای خوش بین می باشند و می گویند فضای مجازی فضای خوبی برای زنان است به شرط سواد رسانه ایی ای و عده ای بدبین هستند چرا که اینترنت را جزئی از منافع سرمایه داری می دانند.

تاکید بر روی دو روند  است که اگر به آنها توجه شود می شود می توان تصوری از وضعیت زنان در آینده داشت. روند اول گذر از سنتی به مدرن است. در فضای سنتی محدودیت ها شدید و همه امور شدیدا تحت سیطره و تسلط است اما روندی در فضای مجازی در حال شکل گیری است، تمام فعالیت های جوامع مدنی بین المللی در فضای مجازی در حال شکل گیری است. مسائل این جوامع زیست محیطی، زنان، حقوق بشر، نژادی و ... است و دخالت دولت ها در این روند بسیار کمرنگ است.

اما روند دوم گذار از سلسله مراتبی به سمت شبکه ای است. منظور شکستن سلسله مراتبی مرد سالارانه است. بحث فمنیسم در روابط بین الملل به سمت شبکه ای حرکت کردن است. مرزهای دوگانه جنسیت می بایست شکسته شود، برای دیده شدن سایر جنس ها و آن جنسیت های بیناجنسی، در سیاست است.

 

امیر ناظمی

در ادامه نشست دکتر امیر ناظمی سخنرانی کردند، از جمله نکاتی که وی در سخنرانی خود به آن اشاره کردند در ذیل شرح داده می شود: سال 1297 در ایران قطعی وجود داشت و 10 میلیون نفر از جمعیت ایران قربانی شدند.کشور در آستانه فروپاشی قرار داشت و در هر گوشه شورش هایی شکل گرفته بود. احمد شاه نمی توانست سلطنت کند، اما حدود 1 ماه قبل اتفاقاتی افتاد و فرآیند شناسنامه به وجود آمد.

در دورانی که نمی توان کار بزرگ انجام  داد، کار کوچک می توان کرد که راه های پیش توسعه را باز کند و پیش زمینه موفقیت های بزرگ را فراهم کرد. امروز که از دولت الکترونیک صحبت می کنیم، توسعه ای است برای سال های آینده. بسیاری از مفاهیم در علوم اجتماعی و سیاسی بدون دولت الکترونیک معنادار نیست مفاهیمی مانند دموکراسی، شفافیت، رفاه و .. تمام این موارد مانند همان شناسنامه پیش نیاز توسعه هستند. در دولت الکترونیک 5 مرحله وجود  دارد: 1- حضور در وب و ایجاد سایت. 2- تعامل: تعامل میان شهروند و نهاد برقرار می شود. شهروند می تواند قراردادها را ببیند و چرایی کارها را بخواهد.  3- تراکنش: به معنای نظارت شهروندان بر فرآیندهای اداری. 4- یکپارچه سازی: به مفهوم شفافیت در هویت ها. کارکرد اصلی شفافیت پایش و رصد کردن دولت و دولتمردان است که چنانچه خلافی صورت گیرد حساسیت ایجاد شود. 5- مشارکت.

پرش از این مراحل به مرحله آخر امکان پذیر نیست و این سطوح می بایست یک به یک طی شوند. مثل هر توسعه ای نمی تواند یک شبه اتفاق بیافتد، نمی تواند دستوری پیش برود و باید دیدگاه ها تغییر یابند. هنوز گام های شفافیت در کشور ما در مرحله ابتدایی قرار دارد اما  می بایست به گام های بعدی هم فکر  کرد. سوال بعد می تواند این باشد که چه اقدامی انجام دهیم که رفتارهای غیرمنصفانه شکل نگیرد.

در مشارکت زمانی که به شفافیتِ مشارکت می رسیم به دیجیتال دموکراسی می رسیم واین اتفاقی دوری نیست، زمانی که تصمیماتی اخذ شود و پارلمان های مجازی در آن مورد رای گیری می کنند، شفافیت مشارکت جویانه اینجا اتفاق می افتد.

 

مرتضی مردیها

در هر اتفاقی عناصر اصلی آن اتفاق ایمن می مانند. پیروزی ها موقتی  است و بازی ادامه دارد. نسبت دولت و حکومت با مردم در دنیای مجازی مانند یک جنگ دو سویه می باشد که تلاش های یک طرف با تلاش های طرف مقابل خنثی می شود و از آن مهم تر آنکه ابزاری قابل استفاده برای هر دو طرف و دو سویه است. همانطور که منتقدان از ان استفاده می کنند طرف مقابل هم از آن بهره می گیرد. به عنوان مثال ارتش سایبری دفاع می کند و سایر اقداماتی که می توان در این فضا انجام داد.

بحث من در مورد فایده این ابزار است. استفاده ای که ما از اینترنت می کنیم با انگیزه ای که در ما وجود دارد خیلی هم سو نیست. رفتن به سراغ اینترنت برای فعالیت های سیاسی- اجتماعی و تحلیل ها و نوشتن برخی چیزها در حالت اعلام انزجار و تحقیر. بخش عمده سخنان ما از نت بیرون می آید، انگیزه ما از این کارها بخش عمده سرگرمی و وقت گذرانی است، خیلی وقت ها اگر پیشنهاد بیشتری برای گذراندن وقت داشته باشیم پشت گوشی نمی نشینیم، و بحث دیگر دیده شدن است، که این را به صورت عادی انجام می دهیم و مورد سوم اینکه تصور می  کنیم داریم مبارزه می کنیم و موثر می باشیم، که این خطرناک است. حتی کارکردی که این فعالیت های ما می تواند داشته باشد چه بسا از کارهای مفید و مثبت بیشتر دیگر، جلوگیری کند.

این تصور که دانایی توانایی است اشتباه است. در جنگ دو کشور تفاوت قدرت باعث پیروزی می شود و یا در دنیای اقتصاد چنانچه 100 دلار به کارتن خواب بدهیم چه مقدار برای وی ارزش دارد در مقایسه با اینکه همان 100 دلار را به فرد مرفه بدهیم. تصور کنیمدنیای مجازی اگاهی می دهد، اما این اگاهی چقدر توانایی می دهد. در جایی تفاوت قدرت دو جریان چشم گیر باشد آگاهی ارزش خود را از دست می دهد. همیشه اولین ها منجر به تحول می شوند و دومی ها به نوعی تسهیلات هستند. اگر قدرت داشتیم و در عرصه حضور داشته باشیم آن گاه می توان از تاثیر صحبت کرد.

در حدودی که مسئولان کشور در رده های متفاوت نسبت به افکار عمومی حساس باشند می توان از طریق فضای مجازی اثراتی داشت. از هر چیزی به اندازه ای که می شود و معقول است باید انتظار داشت. این ابزارها بیشتر در اختیار آنهاست اما اگر این ابزار نبود باز هم به طریقی این کار را  انجام می دادند.

 

محمد فاضلی

وقتی از سیاست صحبت می کنیم در عرصه تصمیم گیری و تقسیم منافع، همگی عرصه سیاست ورزی است. ما با جهان تک ملتی مواجه نیستیم. اینکه تنها فضای مجازی و یا ادیت تعیین کننده هستند، ما با کنش های سیاسی مواجهیم که ممکن است یک قانون در مجلس باشد و یا یک تظاهرات. کنش هایی که انجام می دهیم 4 عنصر  دارد: 1- کنش ها هنجار دارند. 2- برای هر کنش باید رابطه بر قرار کنید. 3- تصمیم گیری: یعنی میزانی از قدرت و اراده را برای انجام کاری به کار می گیرید. برای تصمیم گرفتن باید عزم شکل داد، افرادی که برجام را امضا کردند عزمی را شکل دادند. 4- ابزاری: کنش وجه ابزاری نیز دارد، یعنی ظرفیت مادی برای کنش. قانون، حزب، روزنامه و .... همگی ابزارند. فضای مجازی از وجه هنجاری غیر از خبری نیز دارد. دانستنی هایی می دهد که کنش را بر می انگیزد، این کنش ها در درون کاربران ایجاد می شود و به دنبال آن تغییری خواهد داشت. فضای مجازی تولید سرمایه فرهنگی می‌کند، یادگیری کنش می کند، کتاب و نوشتار نیز این کار را کرده اند اما فضای مجازی اثر یادگیری را زیاد نکرده است و اثر کم عمقی دارد. از بُعد ارتباطات کنش در فضای مجازی تسهیل ارتباط گیری است. این از زمان قدیم بوده است و فضای مجازی آن را تسهیل کرده است. در فضای مجازی تولید انرژی عاطفی می کند، در همایش ها ارتباطی برقرار می شود که انسان ها انرژی عاطفی می گیرند در فضای مجازی این انرژی عاطفی دائم اختراع می شود. هماهنگی در فضای مجازی آسان تر شده است.

نفس فضای مجازی خودش کنش است. کنش در فضای مجازی می تواند به کنش در فضای واقعی تبدیل شود. مطالبه شفافیت در فضای مجازی به شفافیت در دنیای واقعی تبدیل کرد. امروز عزم این است که قراردادهای دولتی با بخش خصوصی می بایست در معرض عموم قرار گیرد.  بحث شفاف سازی بودجه در فضای مجازی شروع شده است چرا که این کار از طریق رسانه های مکتوب نمی شود.

فضای مجازی اثر تدریجی دارد. از مشروطه تا الان صد سال گذشته است فرخی یزدی ها نابود شدند، عده ای به زندان رفتند تا به اینجا رسیدیم! این تغییر تدریجی پایدار است و جهان را به شیوه ای تغییر می‌دهد که بازگشتش سخت خواهد شد. موفقیت هایی که در فضای مجازی به دست می آید سرنوشت ساز هستند. قدرت انتشار قراردادهای دولتی، حقوق دولتی ها، داده های دولتی و .... سرنوشت ساز است. اگر داده های مجلس و وزارت خانه ها شفاف شد اثر سرنوشت ساز خواهد داشت. اگر فضای مجازی بی اثر بود کسی با آن مخالفت نمی کرد!