ایران در نقشه جهان

گزارش نشست نقد و بررسی کتاب نظریه های همگرایی و رژیم های بین المللی

چهارشنبه چهارم آذر ماه 1394

 

 

در ابتدای این نشست دکتر ابراهیمی فر با تاکید بر اهمیت این کتاب برای نقد و بررسی، ضرورت آن را در توجه به این مسئله عنوان کردند که  در دنیایی پر از خشونت و خاورمیانه آشوب زده این کتاب از همگرایی و صلح صحبت می کند. ایشان در ادامه از دکتر دهقانی خواستند صحبت های خود در مورد کتاب را در مدت زمان 20 دقیقه ارائه دهند.

 

دکتر دهقانی فیروز آبادی :

در ادامه دکتر این نشست دکتر دهقانی برگزاری جلسات اینگونه را بسیار حائز اهمیت دانسته و اظهار داشتند که  جای این گونه جلسات در  فضای علمی کشور بسیار خالی است. اینگونه جلسات می تواند هویت رشته روابط بین الملل را نیز تقویت کند.

اما این کتاب حاصل سه فصل از کتابی است که قصد داشتم در مورد نظریه های بنویسیم. این سه فصل از آنجاییکه ارتباط تنگاتنگی با هم داشتند در کتابی جداگانه  به این شکل چاپ شد.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی در مورد نظریه های همگرایی افزود: این نظریه بعد از جنگ سرد و پایان نظام دو قطبی به واسطه حاکمیت تفکر لیبرالیسم در روابط بین الملل مورد توجه قرار گرفت. لیبرال ها در این دهه معتقد بودند وضعیتی که واقع گرایان در مورد آنارشی می گویند درست نیست و کشورها به سمت  نوعی صلح و همگرایی پیش می روند و یک نوع نظم هنجاری که یک رفتار الگومند در روابط بین الملل را موجب شده را شاهدیم. به گونه ای که همگرایی در سطح منطقه ای  از همکاری بین حکومتی فراتر رفته  است و حداقل در اروپا شاهد نوعی فوق ملی گرایی هستیم.

این استاد دانشگاه در ادامه به ادبیات موجود در موضوع کتاب پرداختند و گفتند: در مورد  ادبیات همگرایی منطقه ای در منابع  فارسی و ترجمه شده  معمولا همگرایی منطقه ای در 4 نظریه خلاصه می شود که عبارتند از 1-فدرالیسم 2-کارکردگرایی3- مبادله4-نوکارکردگرایی

در صورتی که در ابیات امروزه، همگرایی منطقه ای بسیار فراتر می رود و ما از منظرهای دیگر هم می توانیم همگرایی منطقه ای را مورد توجه قرار دهیم. در این کتاب ده نظریه همگرایی مطرح شده است و  انحصار نظریه همگرایی از این 4  نوع خارج کرده است.  البته این ظرفیت وجود دارد که این ده نظریه خود به شکل ده فصل و در کتابی جداگانه نگاشته شود.

دکتر دهقانی در ادامه به فصل بندی کتاب پرداخته و گفتند: بخش اول کتاب معطوف به مباحث فرانظری است که فکر می کنم به فهم نظریه کمک می کند. برای مثال متمرکز است  بر و انواع و اقسام نظریه، مفهوم نظریه، تفاوت های انواع نظریه، اینکه نظریه تنها تجربی و تبیینی نیست. یعنی نظریه ای  که  تنها روابط علی بین پدیده ها را تبیین می کند. در ادامه و در فصل بعدیک تقسیم بندی از نظریه های همگرایی بر اساس دستاورد جدید از نظریه های همگرایی منطقه ای و تحولات نظری که در سطح دوم صورت گرفته بود بیان شده است. تقسیم بندی این فصل بر اساس دعوای  که بین خردگرایی و بازتاب گرایان مطرح شده بود صورت گرفته است. به عبارتی بهتر فرانظریه یک نظریه در تحلیل نظری ههای همگرایی تاثیر مستقیم خواهد گذاشت. نظریه بازتاب ارزش ها و هنجارهاست. یعنی اینکه بر خلاف نظریه پوزیتویست که معتقدند نظریه بازتاب واقعیت است. ولی بازتاب گرایی می گوید واقعیت بازتاب نظر و ارزش هاست. این نگاه بر نظری های همگرایی تاثیر گذاشته است.

نویسنده کتاب نظری ههای همگرایی و ؤزیم های بین المللی در ادامه گفت: در مورد رژیم های بین المللی هم در منابع فارسی خیلی کم توضیح داده شده است.  در حالیکه نظریه رژیم ها مبنای نظریه نهادگرای نئولیبرال هاست. بعد  همین نظریه در چارچوب نظریه نهادگرایی توسط کئوهن بیان شده است.نظریه رژیم ها می خواهد بین لیبرالیسم رئالیسم پل بزند. از دید این نظریه اینکه نظم سلسله مراتبی آنارشیک یا سلسله مراتبی باشد نیست، بلکه نوع دیگری از الگوی رفتاری  وجود دارد که همکاری  بر اساس هنجارها و رفتارهاست.  بر  همین اساس است که عده ای می گویند نظریه رژیم ها لیبرالی است و عده ای می گویند رئالیستی است.

 

دکتر زرگر:

در ادامه دکتر زرگر به بیان نکات مدنظر خود در مورد کتاب پرداختند.

ابتدا جا دارد از دکتر دهقانی به خاطر  این کتاب ارزنده و ارائه آن به جامعه علمی روابط بین الملل تشکر کنم.

به نظر می رسد در جوامعی که نقد آزاد و علمی  وجود داشته باشد، آن جامعه به سمت توسعه حرکت می‌کند. نقد آزاد سنگ بنای جامعه دموکراتیک است . نقد علمی به رشد جامعه علمی کمک می‌کند.

استادیار روابط بین الملل دانشگاه کرج گفت: جای چنین آثار نظری در حوزه روابط بین المل بسیار خالی است. کتاب یک فصل کارآمد و مفید در مورد نظریه و ماهیت نظریه پردازی آغاز می شود. متاسفانه در ایران بسیاری از همکاران نظریه را بی اهمیت می دانند. حتی در پژوهش های جدی تحصیلات تکمیلی نظریه در پژوهش کم اهمیت تلق می شود.

 دکتر زرگر در ادامه افزود:  همانگونه که در کتاب گفته شده است ، حداقل کارکرد نظریه این است که به ارتباط بین پدیده ها معنا می دهد.

به نظر من فرق میان کسی که نظریه می داند و کسی که نمی داند در تسلط بر تئوری است. کسانی که به نظریه مسلط هستند، معمولاً بحث های عمیق تری در مورد سیاست خارجی و سیاست بین المل  ارائه می دهند.

این استاد دانشگاه در ادامه به این موضوع اشاره کرد که: در مورد همگرایی منطقه ای دو دیدگاه وجود داد. عده ای به همگرایی به‌طور اعم و همگرایی منطقه‌ای به‌طور اخص بسیار خوشبین هستند . با این استدلال که در عصر جهانی‌شدن و ارتباطات می توانیم موضوعاتی مانند امنیت، تروریسم و حقوق بشر  را در سطح مناطق مورد بررسی قرار دهیم و برای آن راه‌حل‌هایی ارائه نمائیم. از این نظر خوشبینان کماکان به حل و فصل مسائل بین‌المللی در سطح مناطق و از طریق روندهای همگرایی امید داشته و از آن دفاع می‌کنند.  از سوی دیگر کسانی که مخالف بحث همگرایی بوده و معتقدند مفروضات همگرایی نمی تواند پاسخ گوی وضعیت فعلی مسائل جهان باشد.

به اعتقاد دکتر زرگر درست است که اتحادیه اروپا بیشترین تاثیر را  در توجه به این نظریه ها و بحث همگرایی داشته است؛ ولی سیرقهقرایی اتحادیه اروپا در سال‌های اخیر از میزان این خوشبینی کاسته است. در همین راستا آینده پژوهان نوید واگرایی  اتحادیه اروپا را در یک دهه آینده داده اند. طبق این دیدگاه بعد از حادثه 11 سپتامبر در اروپا دولت‌ها و ملت ها برای پرچم و ملت خود تلاش کنند. با چارلز تیلی از تئوریسین‌های جامعه‌شناسی تاریخی دیدگاه جالبی در این زمینه دارد. او معتقد است هر چه اتفاق بیفتد، حتی اگر اروپا با سرعت به سمت همگرایی هم برود، آلمانی آلمانی است و فرانسوی فرانسوی، ملت‌های اروپایی کماکان پایبند ملی‌گرایی خود باقی خواهند ماند.

 استاد روابط بین الملل دانشگاه آزاد اسلامی کرج  افزود: جهان کنونی جهان دولت محور است. جهان کنونی جهان قدرت محور است .جهان پرتنش و پر ستیز است. فرایند واگرایی بر فرایند همگرایی برتری دارد. از این رو بیش‌تر ملت ها در چارچوب فوق ملی گرایی حرکت نمی کنند و ناسیونالیسم در شکل جدیدش در حال ظهور است. د‌ر حال حاضر هم نظریه  های همگرایی که بین حکومت گرایی را قبول دارند و بر حفظ هویت های متمایز  تاکید دارند بیشتر مورد قبول هستند. البته در طول تاریخ فرایند واگرایی و همگرایی وجود داشته است ولی به نظر من آنچه در حال حاضر غالب است واگرایی است.

 دکتر زرگر از جمله نقدهای وارده به کتاب را  فقدان بعضی رویکردهای نظری در بحث همگرایی و تحلیل سطح منطقه ای دانشستند. از جمله اینکه  با وجود اهمیت نظریه مکتب انکلیسی  به سطح منطقه ای و همگرایی هیچ اشاره‌ای به این رویکرد در کتاب وجود ندارد. یاحتی به مجموعه امنیتی منطقه ایRSC مورد نظر بوزان در کتاب اشاره نشده است.

 از دیگر نقدهای مورد نظر دکتر زرگر این بود که مشخص نیست  از میان رهیافت فوق ملی گرایی و نگاه دولت محور نهایتاً کدام‌یک از نظر نویسنده غالب‌تر است و مورد پذیرش است وکدام می توانند برای جهان کنونی و مسائل آن قابل قبول تر و پاسخ‌گوتر باشد.

 ایشان در پایان نکات مورد نظر خود را یا یک سوال از دکتر دهقانی به پایان بردند : آیا می شود با نظریه های مطرح شده در این کتاب به صلح در سطح مناطق و در سطح جهانی دست پیدا کنیم؟

در ادامه این جلسه و بعد از دکتر زرگر،  دکتر طالبی آرانی به بیان نکات مد نظر خود از کتاب پرداختند.

 

دکتر روح‌الله طالبی آرانی

دکتر طالبی آراني  بحث خود را در مورد این کتاب در دو دسته محسنات کتاب و نقدهای کتاب مطرح کردند. البته از نظر ایشان محسنات کتاب خود به دو دسته عام و خاص تقسیم می‌شوند.

از دیدگاه این عضو هیئت علمی دانشگاه شهيد بهشتي، محسنات عام كتاب را مي توان به شرح ذيل برشمرد:

نخست، اولین کتاب تالیفی در زبان فارسی است که به صورت نظام‌مند به بحث در مورد مطالعات فرانظری در رشته روابط بين‌الملل پرداخته است.

دوم، اولین کتاب تالیفی در زبان فارسی است که رویکردهاي نظری در مورد رژیم‌های بین‌المللی را مورد توجه قرار داده است.

 سوم، بحث‌های عام در مورد نظریه پردازی در روابط بین الملل در اين كتاب به نحوي قابل فهم تقریر شده است. چهارم، همگرايی منطقه‌ای به شکلی جامع در اين كتاب به نحوي جامع مورد بحث و بررسي قرار گرفته است.

استادیار روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتی «نوآوری درمفهوم‌پردازی و واژه‌پردازی، تقسیم‌بندی بديع نظری، نوآوری در الهام‌گیری از فلسفه علوم اجتماعی، و سبک رساي نگارش» را از جمله محسنات خاص کتاب عنوان كرد و در ادامه نقدهای خود را در پنج مقوله مطرح کرد.

1-نقد اول بر پايه فقدان منطق دسته‌بندی مشخص درمورد نظریه همگرایی استوار است. نویسنده محترم در ابتداي فصل چهارم مشخص نمی‌کنند که نظریه های مطالعات منطقه ای در پرتوي نظریه های کلی روابط بین‌المل مطرح می شوند یا دسته بندی خاص خودشان را دارند. در اين رابطه مرسوم است كه ما دو دسته‌بندی درمورد ادبیات نظری مطالعات منطقه‌ای فراروي خود داریم: 1- بررسي نگاه منطقه‌ای نظریه های روابط بین الملل 2- برشمردن دوره های تاریخی و نسلهاي مطالعاتی در مورد نظریه‌های همگرایی

3- بهتر بود که نویسنده محترم  بعضی کاربست ها را حداقل در مورد نظریه رژیم های بین المللی بیان می کردند تا موضوع قابل فهم تر باشد. زیرا  فصل اخر خیلی جدید و برای خیلی‌ها ناشناخته  است. از این جهت کاربست نظری مهم است. البته آقاي  دکتر دهقانی در مقدمه کتاب، ضرورت مطالعه  و آشنایی پژوهشگران با رژیم های بین المللی را از این جهت دانستد که در طول 15 سال اخیر، کشور ما درگیر یکی از مهمترينِ این رژیم ها یعنی رژیم خلع سلاح و كنترل تسليحات هسته اي بوده است.

4- نكته آخر اينكه، نوکارکردگرایی در فصل سوم و چهارم تکرار شده است. این باعث می‌شود نظم فصل‌ها به هم بریزد. از طرف ديگر، اگر نویسنده محترم در کتاب خود ابتدا رژیم های بین المللی را می اوردند و سپس به نظریه‌های همگرایی مي‌پرداختند كتاب از نظم و ترتيب منطقي به مراتب بهتري برخوردار مي‌گشت

 

دکتر ابرهیمی فر:

خانم کتر ابراهیمی فر به عنوان مدیر نشست نقدهای خود در مورد کتاب نظریه های همگرایی و رژیم های بین المللی را به شکل زیر مطرح کردند.

همانگونه که در اول جلسه گفتم از مزایای این کتاب این است که به همگرایی اشاره می کند و همگرایی یعنی صلح از طرفی این ادبیات در زبان فارسی بسیار کم است.  زبان کتاب  نیز بسیار شیوا است.

 عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد تهران مرکز در ادامه افزود :نوآوری هایی در باب واژه هادر این کتاب هست که درک آن قدری برایم مبهم است. خانم دکتر نقد خود را در مورد کتاب چنین عنوان کردند:

در فصل اول  که موضوع نظریه و نظریه پردازی در روابط بین المل است، نویسنده خیلی سریع بدون اینکه وارد نظریه بشود نظریه پردازی را مطرح می کند. تصورم این است که قاعدتا  از نظریه به نظریه پردازی میرسم. به عبارتی دکتر دهقانی مفروض گرفته اند که  خواننده بسیاری مباحث را می داند. از این جهت بهتر بود ابتدا نظریه، درک نظریه و انواع نظریه گفته شود و بعد از نظریه پردازی سخن گفته شود.

بعضی واژه های کار گرفته شده در کتاب  مانند نوکارکردگرایی واثبات گرایی واژه انگلیسی معادل ان آورده نشده است در صورتی که ذکر ان می توانست به خواننده در فهم بهتر موضوع کمک کند

دکتر ابراهمی فر در ادامه افزود: نویسنده از واژه گلچینی استفاده کرده است که ترجمه همان eclectic است. به نظرم  واژه التقاطی از گلچینی بهتر می تواند توضیح دهنده موضوع باشد. یا اینکه در جایی دیگر نویسنده محترم از  منطقه بودگی  به عنوان ترجمه Regionality استفاده کرده است در صورتی که  اگر مبتنی بر منطقه گفته می شد بهتر بود.

همچنین نویسنده در صفحه 79  گفته اند  بر اساس چرخش بازاندیشی ( reflectivity) . این موضوع قابل فهم نیست. زیرا در ادامه بحث شاهد بیان این چرخش نبودیم. همچنین چرخش در ذهن ما این معنی را پیدا می کند که یک چیز بوده به چیز دیگری تبدیل شده است .بنابراین بهتر بود که از واژه مکتب استفاده می شد.

این استادیار روابط بین الملل افزود در جایی نویسنده نظریه های  خردگرا در در دوسته تبیینی آورده است که این تقسیم بندی خود روشن نیست. همچنین نوکارکردگرایی در فصل سوم و چهارم تکرار شده است. عین همان نوشته تکرار شده ولی منبع فرق می کند. بهتر است در یکجا آورده شود.

نکته اخر هم اینکه نتیجه گیری فقط دو صفحه نگاشته شده است . کاش نتیجه گیری مفصل تری ارائه شده بود و یک میزانی از اطلاعات در نتیجه گیری آورده میشد. در قسمت منابع هم اگر بر اساس استانداردهای علمی نگارش می شد بهتر بود.

 

دکتر دهقانی فیروزآبادی:

در قسمت پایانی نشست دکتر دهقانی در پاسخ به نقدهای وارد شده توضیحات خود را ارائه دهند.

بسیار سپاسگزارم از اساتید محترم که نکات مهمی را ذکر کردند. بخشی از نکات قابل اعمال است و بخشی هم سلیقه ای است. چون کتاب مانند یک سازه است.  یک خانه را هر کسی به شکل خاصی می تواند بسازد. در نوبت مجدد سعی می کنیم که نکات مطرح شده را اصلاح کنیم. من نقد را می پسندم. باید نقد در حوزه دانشگاهی ما ترویج شود . البته آداب تقد هم رعایت شود. زیرا فهم چند نفر بهتر است یک نفر است. 

در مورد نقدی آقای دکتر زرگر  که گفتند مکتب انگلیسی دیدگاهش در مورد نظریه های همگرایی اضافه شود در ست . اما نکته ای که گفتند این نظریه ها معطوف به عالم واقع بوده و قرا بوده کارایی خاص خودش را داشته باشد باید بگویم طبعا کارکرد یک نظریه تبیین است  اما در مقام بیان اینکه کدام نظریه تبیین بهتری ارائه می دهد، نبوده ام.  فقط بیان و توضیح نظریه ها مدنظر بوده است.

در مورد ضرورت کاربست نظری هم درست است.در  مجال دیگری می شود کاربست هایی برای هر یک از نظریه ها آورد و به شکل مفصل آن را توضیح داد. اما در این کتاب هدف ما این نبوده که کاربست نظری برای هر کدام از نظریه ها ارائه دهیم. می توان در کتابی دیگر یک کیس انتخاب و توسط این نظریه ها توضیح داده شود.

نویسنده کتاب نظریه های همگرایی و رژیم های بین المللی گفت: در مورد منطق دسته بندی باید بگویم که دسته بندی ها سلیقه ای ولی مستدل است. یعنی  دلبخواهانه ای که  با ذکر دلیل گفته شود.  این جهت در ابتدا سعی شد در فصل نظریه های همگرایی  این دسته بندی توضیح داده شود. 1- نظریه های همگرایی خردگرا 2- نظریه های  همگرایی  بازتابی

در مورد اینکه انسجام فصلی می توانست با تقدم و تاخر فصلی بهتر باشد باید بگویم که  در واقعیت تاریخی هم مباحث همگرایی قبل  از بحث رژیم ها مطرح شده است. به دلیل اینکه  نظریه های همگرایی کلاسیک جوابگو نبود،  نظریه رژیم ها طرح شد.

این استاد دانشگاه افزود: در مورد تکرار نوکارکرگرایی هم  اگر دوستان دقت کرده باشند در فصل سه چهار صفحه است و در فصل مربوط به رژیم ها بیست و چهار صفحه است. ولی در مورد اینکه اگر  در  یکجا متمرکز شود بهتر است با شما موافقم. هر چند منطق تکرار نوکارکردگرایی این است که بعد از جنگ سرد ما شاهد احیای نوکارکردگرایی هستیم. نوکارکردگایان مثل عقربی که یخ زده بود و بعد یخ باز شده راه افتاده بودند. دلیل دیگر اینکه نوکارکردگرایی حلقه وصل نظری نظریه همگرایی و رژیم ها است. از این جهت تکرارآان قابل توجیه است.

دکتر دهقانی فیروز آبادی در مورد تقدم  نظریه و نظریه پردازی هم  گفت: در نظرم منطق این بود که ابتدا بگوییم نظریه چیست و نظریه پردازی چیست و چگونه است، بعد مصادیق آن را توضیح دهیم.

در مورد واژه  التقاطی و گلچینی برای معادل Eclectic هم احساس می کنم گلچین  همان  التقاطی نیست. الان گلچینی ها می گویند  انسجام فرانظری برای تدوین یک چارچوب جدید لازم نیست. چون قبلا گفته می شد  نظریه ها باید از لحاظ مبانی فرانظری هماهنگ باشند تا بتوان از مفروضات نظری آنها برای چارچوب جدید استفاده شود. در ادبیات  فارسی هم بیشتر گلچینی استفاده شده است. نکته مطرح شده در مورد منطقه بودگی را نیز می پذیریم. مفهومی مناسب تر برای Regionality  خواهد بود نسبت به منطقه بودگی

در مورد کاربرد دوگانه نظریه های خردگرا تبیینی هم بادی گفت که رایج در ادبیات نظری این است که منتقدین خردگرا را تبیینی هم می گویند.یعنی اینها به دنبال رابطه علی بین دو متغیر هستند. بنابراین می گویند خردگرا تبیینی کار هم هستند.

در مودر چرخش بازتابی هم منظور این است که تا الان گفته می شد خردگرایان، بعد انتقال فاز دادیم و بازتابی شد. بنابراین منظور چگونگی چرخیدین از خردگرایی به بازتابی مورد نر بوده است  در مورد کم بودن حجم نتیجه گیری هم نکته  درستی است. حجم نتیجه گیری باید بیشتر از این باشد. امیدوارم در چاپ بعدی اصلاح شود.

 

در پایان  نشست با پرسش و پاسخ  حضار به پایان رسید.