ایران در نقشه جهان

جایگاه فکری و سیاسی لیبرالیسم در ایران معاصر

پنج شنبه دوازدهم اسفند ماه 1395

 

جایگاه فکری و سیاسی لیبرالیسم در ایران معاصر

سید علی محمودی[1]

شناخت لیبرالیسم در ابعاد فلسفی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، از ضرورت های آشکار روزگار ما است، زیرا از سویی این مکتب گسترۀ فکری و تاثیرات پردامنه ای در جهان داشته؛ از سوی دیگر، رهنمودهای آن در رفع کاستی های دموکراسیِ کلاسیک، کارساز بوده است. تاکید لیبرالیسم بر اختیار و خودبنیادی انسان، آزادی های فردی و اجتماعی، برابری، مالکیت خصوصی، حقوق بشر، اولویت حق برخیر، ارتباط بین دین و سیاست و هم چنین بین نهاد دین و حکومت، دولت حداقلی، و بی طرفی، بحث های فراوانی برانگیخته و آموزه های آن در شماری از کشورهای جهان به ویژه از جنبه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به کارگرفته شده است. سیر تطور لیبرالیسم از مواجهۀ انتقادی این مکتب و دیدگاه های رقیب، به ویژه جماعت گرایان خبر می دهد. در ایران، اندیشه های مبتنی بر لیبرالیسم از برآمدن جنبش مشروطه خواهی تا روزگار ما با تفاوت هایی در دانشگاه ها، مراکز پژوهشی، حلقه های فکری، رسانه های همگانی و میان بعضی از کارگزاران حکومتی مطرح بوده و هست. مدعای این پژوهش آن است که لیبرالیسم به دلایل و علت هایی چند، به شکلی ناقص، تحریف آمیز و تقلیل گرایانه در ایران مطرح شده و درک عینی، جامع الاطراف و روشمند از آن در حاشیه قرار گرفته است. بهره گیری از ظرفیت های لیبرالیسم در ایران، نیازمند بازبینی و نقادی این مکتب از سویی، و سنجش میزان سازگاری و یا ناسازگاری اصول و رهنمودهای آن برمدار وضعیت فرهنگی، ارزش ها و دینداری مومنانه در میان ایرانیان است.

 

کلید واژه ها: ایران، تقلیل گرایی، خودبنیادی، دموکراسی، لیبرالیسم، نقّادی

 

[1]. عضو هیئت علمی دانشکده روابط بین الملل