دکتر بابایی مدیر کمیته روش شناسی انجمن علوم سیاسی ایران و مجری نشست ضمن تشکر از دکتر سلطاني و دکتر رحمانی زاده دهکردی با اشاره به اینکه این دومين نشست کميته روش شناسي انجمن علوم سياسي در دوره جديد است گفت : هدف کمیته عموما پرداختن به موضوعات کاربردي و مبتلابه جامعه دانشگاهي و به ویژه دانشجویان است و تلاش ما بر اين است سوژهها و موضوعات و دغدغه هایی انتخاب شوند و درباره آن بحث کنیم که واقعا مبتلابه جامعه هدف است. وی در ادامه ضمن طرح مسئله نشست با طرح سئوالاتی گفت: اساسا نگارش دانشگاهي چيست؟ و فرق آن با ديگر نگارشها چه هست؟ مثلا يک نگارش ادبي، متن شعر و یا نگارش متون عرفاني و يک نگارش داستاني آیا اينها دانشگاهي نيست؟ و اینکه اساسا چرا باید دانشگاهي نوشته شود؟ آيا بايد به سمت نگارش دانشگاهی برويم؟ اکنون ما در ایران در چه وضعيتي هستيم و در کجاي اين فرایند قرار داريم؟ مشکلات و آسیب های اين حوزه چیست؟ و به عنوان راهکار چه بايد کرد؟ وی افزود در نشست امروز همچنین از کتاب جدید دکتر سلطانی رونمایی خواهد شد.
سخنرانی دکتر علی اصغر سلطانی
دکتر سلطانی در باره کتاب نگارش دانشگاهی گفت: يک کتاب اوليه در سال 90 در دانشگاه مفيد با عنوان اصول و روش نگارش دانشگاهي چاپ کردم. در نهايت آن را به يک پروژه سه جلدی تبديل کردم و اين جلد اول است که به پاراگراف نويسی اختصاص دارد. جلد دوم به مقاله نويسي و جلد سوم نیز به پژوهش نويسي مربوط است. وی افزود: نگاه من در اين مجموعه مبتني بر بحث رتوريک است. نگارش دانشگاهي اساسا يک پديده غربي است يعني همان طور که دانشگاه يک پديده غربي است و از دوره معاصر به بعد وارد ايران شد اما مثل همه ابعاد ديگر دانشگاه، فقط فرم آن وارد شد. در حوزه نگارش و پژوهش هم بيشتر فرم آن وارد دانشگاه شد و به لحاظ محتوايي آن گونه بايد کار نشده است.
دکتر سلطانی گفت: مقاله با شکل جديد که در دوره معاصر توسط اساتيدي چون مجتبي مينوي و ديگران وارد ايران شده فقط قالبش وارد ايران شد و اصول مقالهنويسي که بر اساس رتوريک غربي است وارد نشد. فقط شکل آن وارد شد. تا پيش از اين در ايران پاراگراف حتي نقطه، نقطه ويرگول و ... نبود و تنها چيزي که در نوشتههاي قديمي بود يک شکل ارجاع دهي به شکل قال فلان، قال فلان بود که يک شباهتي با نگارش دانشگاهي ما دارد. وی در ادامه 6 ويژگي را برای نگارش دانشگاهی برشمرد
دکتر سلطانی گفت اولین ویژگی این است که نوشته شما بايد ساختار داشته باشد يعني اطلاعاتي که در متن ميريزيم و مينويسم بايد شکل ساختمندي داشته باشد. مثلا چگونه باید به یک پاراگراف ساختار بدهيم؛ در مجموعهاي از 3 تا 4 پاراگراف چطور و چه نظمي به آن بدهیم و چگونه از يک بحثی که در يکي دو سه پاراگراف توضيح داده شده، حرکت کنيم.
وی گفت دومین ویژگی يک متن پژوهش محور، مقاله علمي پژوهشي و پايان نامه که به اينها نگارش دانشگاهي ميگوئيم این است که بايد مبتني بر يک منطق پژوهشي باشد. اين همان چيزي است که در کلاسهاي روش تحقيق و روش تدريس آموزش داده ميشود. شما بايد مسئله داشته باشيد و بايد چارچوب نظري داشته باشيد. بايد روش داشته باشيد و تمام اين اجزا بايد بيايد.
دکتر سلطانی در خصوص سومین ویژگی یک متن علمی گفت يک متن علمي يک توصيف صرف نيست؛ بلکه شما بايد تجزيه و تحليل کنيد يعني بايد نگارش شما نگارش تحليلي باشد. اما در اين حد معمولا اکتفا ميشود؛ خوب تحليل چيست؟ ما اگر بخواهيم يک چيزي را تحليل کنيم بايد چکار بکنيم؟ تحليل کنيم يعني مقابله و مقايسه کنيم يعني دليل بياوريم؛ يعني اگر فرايند هست تحليل فرايند داشته باشيم و يک نوع خاصي از نگارش است به نام نگارش تحليل فرايند و خيلي کارهاي ديگر که پراکنده است. اين تحليلي نوشتن به شکل خيلي جدي خودش را موقعي که دانشجويان دارند پيشينه مطالعات مينويسند نشان ميدهد. اکثر پیشینه مطالعاتی که در دانشگاه مينويسند و مشکلي که همه دارند همين جاست، اين است که به شکل يک گزارش صرف است و هيچ تحليلي در آن نيست بايد در پيشينه مطالعات شما از همين ابزارهاي مختلفي که رتوريک به شما ميدهد استفاده کنيد و يک طوري با پيشينه برخورد کنيد که خود شما به عنوان نويسنده يک حضور فعال و موثر در متن داشته باشيد. متن شما به اصطلاح تحليل گفتمان و رتوريکي بايد چندصدايي باشد و این گونه نباشد که فقط صداي شما در آن شنيده شود. بدین معنی که صداي شما به عنوان نويسنده اصلي بايد خيلي قوي در متن شنيده شود، اما محدود به صداي شما نشود؛ مخصوصا در بخش پيشينه مطالعات شما به ديدگاههاي افراد ديگر ميپردازيد. اينجا خطري که وجود دارد اين است که شما ميگويید خوب من فقط ميخواهم بگويم ديگران چه گفتهاند؛ پس من اينجا نيازي نيست که خودم زياد حرف بزنم در حالي که اين طور نيست شما بايد نقد کنيد، با هم مقابله کنيد، مقايسه کنيد و پاراگراف تان را بر اساس مقابله و مقايسه اين آثار و بيان عيبها و خوبي و تفکيکهاي ديگري که آنجا مطرح ميشود، بنويسيد. اگر شما اين گونه بنويسيد بخش پيشينه مطالعات شما بسيار عالي خواهد شد. اساسا بحث پيشينه مطالعات را گاهي اوقات به شکل يک قالب مستقل به نام مقالات مروري مينويسند که آنجا اگر قرار باشد خود نويسنده کاري نتواند بکند که آن مقالات کم ارزش خواهد بود. در ايران هم متاسفانه مقالات مروري به عنوان يک نوع مقالات دسته دومي که خيلي ضعيفتر از مقاله علمي پژوهشي است شناخته ميشود، در حالي که واقعا اين طور نيست؛ کساني که در يک حوزه علمي خيلي مسلط هستند همه منابع را خواندهاند و فهميدهاند ميآيند يک مقاله مروري مينويسند و يک تصويري از آن حوزه مطالعاتي خاص ارائه ميدهند تا کسي که تازه وارد است با خواندن همان مقاله بتواند يک نگاه جامعي نسبت به موضوع پيدا کند.
دکتر سلطانی درباره چهارمین ويژگي نگارش دانشگاهي گفت: چهارمین ویژگی این است که هر متن دانشگاهي يا علمي بايد در يک بافت علمي قرار داشته باشد که اين بافت علمي همان در بخش پيشينه مطالعات اتفاق ميافتد؛ يعني بايد شما در بخش پيشينه مطالعات نسبت کار خودتان را با کارهاي ديگر که انجام شده مشخص کنيد. چرا اساسا ما پيشينه مطالعات داريم؟ براي اين است که شما به هر حال بايد نشان دهيد که در اين حوزه مطالعاتيی که داريد کار ميکنيد يک خلايي وجود دارد که ضرورت کارتان را بايد به اين شکل نشان دهيد. يک خلائي وجود دارد و شما تمام منابع را خواندهايد و مسلط هستيد و تمام عيبها، مزايا و خوبيها و بديهاي اين آثار را از ابعاد مختلف به لحاظ روشي و به لحاظ جمع آوري دادهها بررسی کرده و حالا فهميديد که يک خلائي وجود دارد و اين خلاء را کار شما قرار است جبران کند.
پنجمین ويژگي نگارش دانشگاهي که دکتر سلطانی به آن اشاره می کند صراحت است. او می گوید: صراحت يعني اينکه ابهام گويي نکنيم تا جايي که ممکن است شفاف حرفمان را بزنيم. مخصوصا در کشورهاي شرقي که يک نوع نگاه محافظه کارانه از قديم بوده و اساسا بعضي از علما و قدما طوري مينوشتند که همه حرفشان را نفهمند و فقط يک عده خاص حرفشان را بفهمند؛ اين به يک چيز فرهنگي تبديل شده ولي در دانشگاه اين طور نيست شما بايد به صريحترين شکل ممکن حرفتان را بزنيد و هيچ گونه ابهام و جاي سوالي در آن باقي نماند که آن جاها هم ابزارهايي براي اين نوع نوشتن مطرح ميشود.
ششمین و آخرین ويژگي نگارش دانشگاهی به اعتقاد دکتر سلطانی، بحث زبان است. زبان يعني از جهت انتخاب کلمات و از جهت ساختارهاي نحویي که استفاده ميکنيد چه تفاوتي بين يک نثر دانشگاهي و نثرهای ديگر ژورناليستي وجود داردکه آن هم بحث مفصلي است که ما مشکلات زيادي در اين حوزه داريم. به گفته وی در برخی کشورهای غربی در اين حوزه تمام واژههايي که فرض کنيم مثلا هزار تا واژهاي که بيشتر در همه متون دانشگاهي به کار ميرود احصاء کرده اند و به شکل کتابهايی تفکيک کردهاند ( مانند کارهایی که در خصوص کلاس هاي تافل و آیلتس انجام شده است و اگر شما ميخواهيد تافل دانشگاهي بگيريد بايد حتما اين کتابها را بخوانيد.) کتاب هايي هست که واژههاي دانشگاهي را احياء کردهاند و شما با خواندن آنها با فضاي زباني يک نگارش دانشگاهي به زبان انگليسي آشنا ميشويد. از نظر دکتر سلطانی در ايران چنين کاري متاسفانه نشده و جاي پژوهش و تحقيق دارد و اگر انجام شود، کار درخوري خواهد بود. يعني اين طور هم نيست که فقط براي کساني که مي خواهند فارسي ياد بگيرند اين خوب باشد، براي دانشجويان هم اين کار خيلي خوب است.
دکتر حمیدرضا رحمانی زاده دهکردي
سخنران دوم این نشست دکتر رحمانی زاده دهکردی بود. وی ضمن تبريک به آقاي دکتر سلطاني به خاطر تاليف کتاب نگارش دانشگاهي گفت: يکي از آرزوهاي من اين بود که يک روز ما کتابي با اين عنوان به فارسي داشته باشيم.
دکتر دهکردی گفت: سوالی که امروز من با آن مواجه هستم این است که آيا من نوعی حاضرم 20 هزار تومان بدهم و يک مقاله فارسي بخرم يا نه کمتر از آن، يا مثلا حاضرم 10 هزار تومن بدهم و يک مجله علمي پژوهشي بخرم. خیلی از ما واقعا حاضر نيستیم اين مقدار پول را پرداخت کنیم و يک مقاله فارسي بخوانیم؛ چرا؟ آيا اين ناشي از خست ما است؟ ولي چگونه است ما حاضریم مثلا پول¬هایی بیش از این را برای کارهای دیگر هزینه کنیم؟ حتی حاضریم برای کتاب¬ها و مجلات خارجی که قیمت بالایی دارند، هزینه کنیم اما برای مقالات فارسی هزینه نکنیم؟ چه چيزي باعث شده که مقالات فارسي را نخريم و توجه نکنيم؟ وی ضعف محتوایی مقالات فارسی را علت اصلی نخواندن این مقالات دانست.
دکتر دهکردی گفت: به نظر من نگارش دانشگاهي که تجلي و صورت عيني کشفيات علمي است دو وجه دارد. يکي وجه مضمون است، يعني درون مايهاش بايد مبتني بر کشف باشد، مبتني بر گشودن ساحتهاي جديد باشد و يا اينکه نوعي نگاه جديد به ما بدهد. يعني سهم افزايشي که داشته و آن متن را لذت بخش ميکند. چون رازي را ميگشايد دنياهايي را به ما نشان ميدهد که اين دنياها تا قبل از اين از ما پنهان بود يا اينکه وجه افتراقي دارد يعني يک نوع نگاه جديد به ما نشان ميدهد. وی گفت: بنابراين این پژوهش، پژوهشی علمي است. نوشتهها علمي به لحاظ مضمون بايستي يا سهم افزايشي داشته باشد يا سهم افتراقي. يا برخي از ناگفتنيها را گفتني کند و به خاطر همين ويژگي است که خريدار دارد به خاطر همين ويژگي است که شما مطلبي را ميخريد و از آن استفاده ميکنيد. نياز مخاطب را برطرف ميکنيد.
دکتر رحمانی دهکردی افزود: از طرف ديگر وجه صوري دارد يا اينکه اين چگونه بازنمايي ميشود در قالب گفتار و نوشتار که اين هم خودش داستاني است . واقعا وقتي آدم برخی از اين مقالات فارسی را ميخواند دچار تاسف ميشود. به خاطر اينکه جملاتي که نوشته ميشود سواي اينکه آيا حرف حسابي هست يا نيست جملاتي در آن دیده می شود که صدر آن با ذيل آن هماهنگي ندارد.
دکتر رحمانی زاده دهکری افزود: دوست داشتم آقاي دکتر سلطانی قبل از اينکه اين کتاب را بنويسند يک کتابي ديگر هم اضافه ميکرد و آن تز نويسي است. چون که در همان بحث مضمون که عرض کردم اغلب مقالات پژوهشي آن ويژگي ممتازي که دارند، اين است که تز دارند. تز به معناي ادعايي هست که پشتوانه شواهد تجربي دارد و استدلالهاي نظري دارد و تمام مقاله پژوهشي در خدمت آن تز يا ايده کانوني است و پاراگرافها بايد همه به صورت هارموني در خدمت آن تز اصلي باشند هر چند که همان طور که آقاي دکتر سلطاني فرمودند پاراگراف هم خودش يک جمله کانوني دارد که در انگليسي به آن ميگويند « topic sentence» و البته من اين را تحت الفظي ترجمه نميکنم من اسم آن را گذاشتهام «هدف» يعني جمله اي که بتواند پاراگراف در خدمت آن باشد. آن جمله را روشن کند، توصيف کند، سير علمي آن را بيان کند و اين « topic sentenc es» يا جملات هدف در يک هارموني بايد در خدمت آن تز اصلي باشند؛ يعني شواهدي بياورند که هر کدام مويد آن ادعاي اصلي باشد.
در ادامه ، مهیمانان برنامه به پرسش های حاضران پاسخ دادند.
همچنین اعلام شد که کمیته روش شناسی انجمن علوم سیاسی در نظر دارد دوره نگارش دانشگاهی را با تدریس دکتر علی اصغر سلطانی به زودی برقرار کند و جزئیات آن به زودی در اختیار علاقه مندان شرکت در این دوره قرار خواهد گرفت.
در پایان نشست نیز از کتاب «نگارش دانشگاهي» نوشته دکتر علی اصغر سلطانی رونمایی شد.
تهیه و تنظیم : عبدالشریف ولدبیگی دبیر کمیته روش شناسی انجمن علوم سیاسی ایران